احکام
licenseمعنی کلمه احکام
معنی واژه احکام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | rulings | ||
عربی | الأحكام | ||
ترکی | kararlar | ||
فرانسوی | décisions | ||
آلمانی | urteile | ||
اسپانیایی | resoluciones | ||
ایتالیایی | sentenze | ||
واژه | احکام | ||
معادل ابجد | 70 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ahkām | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ حُکم] | ||
مختصات | ( اِ ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'ahkAm | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی احکام | ||
پخش صوت |
احکام . [ اِ ] (ع مص ) محکم کردن . استوار کردن . (تاج المصادر). استوار گردانیدن . (منتهی الارب ) : و ساختن وجوه عذر و عتاب و احکام وثائق ... تا بر وجه اولی و احری ادا کرده آید. (چهارمقاله ٔ عروضی ). شرائط تأکید و اِحکام اندر آن [ وثیقت ] بجای آورد. (کلیله و دمنه ).در احکام قواعد عدل و تمهید بساط انصاف افزود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). تأثیرات و تأثرات ارضی و سماوی در تکمیل اسباب اِحکام آن دست در هم داده اند. (جهانگشای جوینی ). || استواری . || بازداشتن از فساد و برگردانیدن . منع کردن .(منتهی الارب ). واداشتن از کاری . (زوزنی ). بازداشتن از کاری . (تاج المصادر). || کام ساختن برای لگام . (منتهی الارب ). حکمه بر سر اسب زدن . (زوزنی ).
rulings
الأحكام
kararlar
décisions
urteile
resoluciones
sentenze