جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ادبار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دُبر و دُبُر، بمعنی آینده پس و سپس و پشت و آخر هر چیز و ازپس آینده . - ادبارالسجود ؛ سنت شام : «...و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل الغروب و من اللیل فسبحه و ادبارالسجود». (قرآن 39/50 و 40)؛ و تسبیح کن بحمد پروردگارت پس از مطلع آفتاب و پیش از غروب و از شب پس تسبیح کن اورا و عقبهای سجده . و ادبارالسجود روایت کردند از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات اﷲ و سلامه علیه و عمربن الخطاب و ابوهریرة و حسن بشری و نخعی و شبعی و اوزاعی که ادبارالسجود مراد دو رکعت پیش صبح است که آنرا رکعتی الفجر گویند سنّت نماز بامداد و عبداﷲعباس روایت کرد از حضرت رسول صلی اﷲ علیه و آله و سلم که این دو رکعت است از پس نماز شام پیش از آنکه سخن گوید دو رکعت اول یکبار الحمد و یکبار قل یاایهاالکافرون و دو رکعت دوم یکبار الحمد و یکبار قل هواﷲ احد. مقاتل گفت وقتش چندانست تا شفق فرونشده باشد. مجاهد گفت تسبیح است که در عقب نمازهای فرض کنند. ابن زید گفت نوافلست از قضاء فرایض و گفتند ادبارالسجود دو رکعت نماز پیش از صبح و ادبارالنجوم دو رکعت نمازاست پس از نماز شام . قراء در این لفظ خلاف کردند. ابوعمرو و یعقوب و عاصم و کسائی اَدبار خواندند بفتح الف و دیگر قراء بکسر الف خواندند علی المصدر. قرائت اول علی جمع دبر. (تفسیر ابوالفتوح چ 1 ج 5 ص 142). - ادبارالشهر ؛ آخرهای ماه : جئتک ادبارالشهر و فی ادبارالشهر؛ آمدم ترا آخر ماه . (منتهی الارب ). || (ص ، اِ) ج ِ دَبره . ستوران ریش پشت . 1- بدبختي، سيهروزي، شوربختي، فلاكت، مفلوكي، نكبت، نگونبختي، واپسي،
2- بداقبال، بياقبال، سيهروز، مدبر، نگونبخت post بعد، ما بعد، منصب، بريد، موقع، مركز، مخفر، عمود، قياس ورق، عملية حسابية، محطة تجارية، لصق، عين، أرسل بالبريد، لصق إعلان، علم، سافر على جناح السرعة، تابع، وضع في kibar poli höflich educado educato
بعد|ما بعد , منصب , بريد , موقع , مركز , مخفر , عمود , قياس ورق , عملية حسابية , محطة تجارية , لصق , عين , أرسل بالبريد , لصق إعلان , علم , سافر على جناح السرعة , تابع , وضع في
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ادبار" در زبان فارسی به معنای "پشت کردن" یا "دور شدن" از چیزی است و در متون ادبی و رسمی استفاده میشود. در نوشتار و نگارش فارسی، رعایت قواعد زیر برای استفاده صحیح از این کلمه توصیه میشود:
جایگاه کلمه: کلمه "ادبار" معمولاً به عنوان اسم یا فعل در جملات به کار میرود. در جملات، میتواند به عنوان مفعول یا فاعل ظاهر شود.
تطابق با نوع جملات: بسته به معنای مورد نظر، این کلمه ممکن است با دیگر اسامی و صفات سنخیت داشته باشد. به عنوان مثال: "ادبار از محبت" یا "ادبار در برابر مشکلات".
استفاده از علامات نگارشی: اگر از "ادبار" در جملهای استفاده میکنید که بخواهید تأکید بیشتری بر آن بگذارید، میتوانید از ویرگول یا خط تیره برای تفکیک استفاده کنید. مانند: "محبت و ادبار - دو روی یک سکهاند".
توجه به مفهوم و سیاق: هنگام استفاده از کلمه "ادبار"، به سیاق و موضوع جمله توجه کنید تا از ابهام آن جلوگیری شود. این کلمه بیشتر در متون ادبی و فلسفی کاربرد دارد.
سبک و تنوع نوشتاری: اگر در حال نگارش متنی ادبی یا شبهادبی هستید، میتوانید با استفاده از کلمات هممعنی یا توضیحات بیشتر، مفهوم "ادبار" را گیراتر بیان کنید. مانند: "دوری و ادبار از عشق".
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ادبار" به شکلی صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "ادبار" در جمله آورده شده است:
پس از مدتی تلاش بینتیجه، او به ادبار و ناامیدی دچار شد.
ادبار روزگار باعث شد که بسیاری از خانهها و کاشانهها خالی و متروک شوند.
در زمانی که همه به سمت ادبار حرکت میکردند، او همچنان به امید آیندهای روشن امیدوار بود.
ادبار جامعه میتواند ناشی از بیتوجهی به مسائل کلیدی و اجتماعی باشد.
ادبار زندگی گاه به ما یادآوری میکند که باید همواره مبارزه کنیم و تسلیم نشویم.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!