است
licenseمعنی کلمه است
معنی واژه است
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | ace, is | ||
عربی | ذرة كمية قليلة جدا، بارِع | ||
ترکی | dır-dir | ||
فرانسوی | est | ||
آلمانی | ist | ||
اسپانیایی | es | ||
ایتالیایی | È | ||
مرتبط | ذره، اس، نقطه، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، بودن | ||
واژه | است | ||
معادل ابجد | 461 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | [']ast | ||
نقش دستوری | فعل اسنادی | ||
ترکیب | (فعل) | ||
مختصات | ( ~.) (اِ.) | ||
آواشناسی | 'ast | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی است | ||
پخش صوت |
است . [ اَ / اُ ] (اِخ )(مخفف اوستا) تفسیر کتاب دینی زردشتیان و در فرهنگها بغلط آنرا کتاب زند و پازند نوشته اند :
شهنشاه ایران سر و تن بشست
به معبد خرامید با زند و است .
فردوسی .
جهاندار یک شب سر و تن بشست
بشد دور بادفتر زند و است
همه شب به پیش جهان آفرین
همی بود گریان و سر بر زمین .
فردوسی .
یکی ژند واست آر با برسمت
بگو پاسخ از هرچه واپرسمت .
فردوسی .
بکنجی نشسته ست با زند و است
از امید گیتی شده پیر و سست .
فردوسی .
که دین مسیحا ندارد درست
ره گبرگی ورزد و زند و است .
فردوسی .
چو خسرو به آب مژه رخ بشست
بیفشاند دینار بر زند و است .
فردوسی .
نهاده بدو نامه ٔ زند و است
به آواز برخواند موبد درست .
فردوسی .
برای شرح کلمه رجوع به اوستا شود.
ace, is
ذرة كمية قليلة جدا، بارِع
dır-dir
est
ist
es
È
ذره، اس، نقطه، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، بودن