جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'as'ad
asad  |

اسعد

معنی: اسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن مسعودبن علی بن محمدبن عتبی . مکنی به ابی ابراهیم . وی از فرزندان عتبةبن غزوان است . و بنا بگفته ٔ سمعانی ، در المذیل ، نواده ٔ ابونصر محمدبن عبدالجبار عتبی است . اما چنانکه گذشت ، نام عبدالجبار در نسب او نیست و شایدبود که او پسر دختر ابونصر باشد. سمعانی گوید: بخط پدرم خواندم که بنا بگفته ٔ ابوالحسن بیهقی ، در وشاح الدمیة، مولد اسعدبن مسعود سنه ٔ 404 هَ .ق . است . اوراست : کتاب درة التاج و کتاب تاج الرسائل . وی در دواوین محمودی و سلجوقی سمت کتابت داشت و تا آخر روزگار نظام الملک بزیست و در حق امام علی فنجکردی گوید:
یا اوحد البلغاء و الادباء
یا سید الفضلاء و العلماء
یا من کأن عطارداً فی قلبه
یملی علیه حقائق الاشیاء.
ابوسعد ذکر او آرد و یاقوت گوید: من از خط ابوسعد نقل کردم ، که پس از ذکر نسب او گوید: اسعد از مردم نیشابور است و در مدرسه ٔ بیهقی سکنی داشت . او از اولاد منغمین (؟) و مردی شاعر و کاتب است . در جوانی متقلد کارهای دیوانی بود و بهمراهی عمید خراسان سفرها کرد و مصاحب بزرگان گردید و پستی و بلندی روزگار دید و عاقبت توبه کرد و از کارهای دیوانی برکنار شد و ملازمت خانه و کنج قناعت و آسودگی آنرا بر کارهای دنیاوی برگزید. و او را در جامع منیعی مجلس املاء منعقد گردید ومدتها بدانجا املا کرد و محدثین و ائمه در مجلس او حاضر میشدند. اسعد ببغداد آمد و از ابومنصور عبداﷲبن سعیدبن مهدی کاتب خوافی حدیث شنید و در نیشابور و مرو و دیگر جایها. و نیز از جد خود ابونصر عتبی ، سماع دارد و جماعتی از او، روایت کرده اند و نیز گوید که بخط ابوجعفر محمدبن علی حافظ همدانی خواندم که : اسعدبن مسعود عتبی شیخی است عالم و ثقتی است دین دار و ابوصالح مؤذن حافظ او را ثنا گفته است . و در جای دیگر در باب او چنین آرد: اسعد عتبی زهد برگزید و از صلحاء بود.
سمعانی گوید: ابوالبرکات فراوی بنقل از اسعدبن مسعود و او بنقل از عبدالقاهربن طاهر تمیمی ما را حکایت کرد که شیخی فاضل مرا گفت : به مسجد جامع بصره درآمدم ، پیری خوش سیما آنجا دیدم او را سلام کردم و گفتم چنین دریافتم که تو شاعری . گفت آری . گفتم از گفته ٔ خود مرا چیزی انشاد کن که یادبودی باشد، گفت بنویس :
قالوا تغیر شعره عن حاله
و الهم یشغلنی عن الاشعار
اما الهجاء فمنه شی ٔ زاخر
و المدح قل لقلة الاحرار.
سمعانی گوید: ابوالحسین احمدبن محمد سمنانی مصری این اشعار ابوابراهیم اسعد عتبی را، به انشاد از خود او، مرا انشاد کرد:
قد کنت فیما مر من ازمانی
متوانیاً لتقاصر الاحسان
و رأیت خلاّنی و اهل مودتی
متوفرین معاً علی الاخوان
فتغیروا لما رأونی تائباً
و عن التصرف قد صرفت عنانی
دعهم و عادتهم فلم ار مثلهم
الا مجرة صورة الانسان
و اغسل یدیک من الزمان و اهله
بالطین و الصابون و الاشنان .
(معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 صص 242 - 244).
... ادامه
319 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (اَ عَ) [ ع . ] (ص تف .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 135
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
asad
ترکی
esad
فرانسوی
assad
آلمانی
asad
اسپانیایی
asad
ایتالیایی
asad
عربی
أسد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اسعد" در زبان فارسی می‌تواند به صورت‌های مختلفی استفاده شود، اما به‌طور کلی، نکات نگارشی و قواعد مربوط به آن به شرح زیر است:

  1. نگارش: "اسعد" به صورت صحیح با حرف "س" آغاز می‌شود و حرف "ع" در آن به‌کار رفته است. در متون فارسی، اطمینان از درست نگاشتن حروف و حروف صدادار اهمیت دارد.

  2. جنس کلمه: "اسعد" می‌تواند به‌عنوان اسم مردانه یا نام علمی به کار رود. در اینجا، بهتر است با توجه به سیاق جملات و فضای متن، معنی و کاربرد آن مشخص شود.

  3. نقطه‌گذاری: اگر "اسعد" در وسط جمله یا عبارت قرار دارد، باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه شود. به‌عنوان مثال، اگر نام شخصی باشد، معمولاً به دنبال آن کاما یا نقطه خواهد آمد.

  4. معنی: ممکن است "اسعد" به معنی "خوشبخت" یا "شاد" باشد. این ارتباط معنایی نیز به کلمات و جملات بعد از آن بستگی دارد.

  5. تلفظ: در هنگام نگارش یا بیان کلمه "اسعد"، توجه به تلفظ صحیح آن کمک می‌کند تا از ابهام جلوگیری شود.

اگر به جزئیات دیگری درباره‌ی این کلمه یا قواعد مرتبط با آن نیاز دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. اسعد همیشه در تلاش است تا به دوستانش کمک کند و آن‌ها را خوشحال کند.
  2. در روز تولدش، خانواده‌اش تصمیم گرفتند یک جشن بزرگ برای اسعد بگیرند.
  3. اسعد با شنیدن خبر موفقیتش، بسیار خوشحال و شگفت‌زده شد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری