جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: باطل شدن . [ طِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) (... روزه و امثال آن ) از میان رفتن . تباه گشتن . فاسدشدن . (از آنندراج ). ناچیز شدن . هیچ شدن . (ناظم الاطباء). بطلان . تباه شدن بواسطه ٔ عملی مبطل : این مملکت خسرو تأیید سمائی است باطل نشود هرگز تأیید سمائی . منوچهری . زرق تن پاک همه باطل و ناچیز شود گر نیاید بدرتاش تکین بر دم آش . ناصرخسرو. نکوئی گر کنی منت منه ، زان که باطل شد زمنت جود و احسان . ناصرخسرو. دعوی که مجرد بود از شاهد معنی باطل شودش اصل به چونی و چرائی . سنائی . بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد منبعد بر آن شرطم کز توبه بپرهیزم . سعدی . از دل ما سیهان مهر سفیدان بردند سحر باطل شود آنجای که اعجاز آید. واله هروی (از آنندراج ). || حُبوط. (دهار) (ترجمان القرآن ). ساقط شدن . فوت شدن . || از میان بشدن . (یادداشت مؤلف ). از میان رفتن . معدوم گردیدن . نیست گشتن : اکنون دختر آمد امید من باطل شد. (قصص الانبیاء ص 203). و بسبب این تب شهوت طعام یکبارگی باطل شود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). اگر بسیار در آفتاب بماند [ صندل ] و کهن شود بوی آن باطل گردد. (فلاحت نامه ). || از کار افتادن . ساقط شدن : و بسیار دیده اند که نشانه های بیمناک پدید آمده است مثلاً نبض باطل شده است ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). گاهی که سردی غلبه کند نبض باطل شود. و گاهی که حرارت برافروزد و سریع شود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و اندر هر دو نوع (زکام ) آواز گرفته باشد و سخن در بینی گوید و حس بوئیدن باطل شود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). - باطل شدن آواز ؛ گرفتن آواز. برنیامدن آواز بسبب بیماری و جز آن : کسی را که آواز باطل شده باشد [ تریاق را ] هم در ماءالعسل دهند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). لاغ، باطل، خال، فاسد، شاغر، عقيم، فراغ، فرغ، فسخ، ألغى عقدا، أبطل، فارغ
کلمه «باطل» به معنای غیرمعتبر، نادرست یا بیاثر است. هنگامی که این کلمه به فعل «شدن» متصل میشود، به صورت «باطل شدن» درمیآید که به معنی از اعتبار افتادن یا غیرمعتبر شدن است. در ادامه، به بررسی چند نکته نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه میپردازیم:
نوشتن صحیح: کلمه «باطل شدن» به صورت کامل و بدون فاصله نوشته میشود. مثلاً: «این قرارداد باطل شد.»
صرف فعل: «شدن» یک فعل حرکتی است که میتواند در زمانهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال:
گذشته: «باطل شد»
حال: «باطل میشود»
آینده: «باطل خواهد شد»
استفاده در جملات:
جملات مثبت: «این مدرک باطل شده است.»
جملات منفی: «این مدرک باطل نشده است.»
سوالی: «آیا این مدرک باطل شده است؟»
قواعد نکتۀ نگارشی:
از علایم نگارشی مناسب استفاده شود. برای مثال، در پایان جملههای سوالی از سوالی بودن جمله اطمینان حاصل کنید.
در متون رسمی و اداری باید دقت بیشتری در استفاده از این کلمه به لحاظ معنایی و سیاق کلام وجود داشته باشد.
توجه به سیاق: در متون مختلف ممکن است معانی متفاوتی از «باطل شدن» برداشت شود. برای مثال:
در متنهای حقوقی ممکن است به معنی عدم اعتبار سند یا قرارداد باشد.
در متنهای فلسفی یا منطقی میتواند به معنای رد یک استدلال یا تئوری باشد.
با رعایت این موارد، میتوانید از کلمه «باطل شدن» به درستی در نوشتار خود استفاده کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر