جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

بالا کردن

معنی: بالا کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بر بردن . فراز بردن . به بالا آوردن ، چنانکه آب را از چاه و خاک و گل را از زمین به پشت بام و غیر آن . نمو کردن .رشد کردن . بالا گرفتن . افراخته شدن . قد کشیدن . گوالیدن . بالیدن خواه در انسان باشد یا نبات :
بدرگاه چون گشت لشکر فزون
فرستاد بر هر سویی رهنمون
که تا هر کسی را که دارد پسر
نماند که بالا کند بی هنر.
فردوسی .
جز بدی نارد درخت جهل چیزی برگ و بار
برکنش زود از دلت زان پیش کو بالا کند.
ناصرخسرو.
همچنانکه درختی که بر زمین نرم روید و غذا تمام یابد بالا بتواند کرد و اگر در میان سنگ روید و غذا تمام نیابد بالا نتواند کرد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
سروبن گرچه رست و بالا کرد
سر او راسپهر والا کرد.
سنائی .
در حریم سترش و بستان سرای عصمتش
جز بشرط راستی یک سروبن بالا نکرد.
؟ (از کتاب سمط العلی ).
ترعرع ؛ بالا کردن کودک . (منتهی الارب ).
- بالا کردن روی ؛ سر برآوردن . ببالا نگریستن . بسوی چیزی یا کسی که برتر ازو قرار دارد نگریستن :
روی بالا کرد و گفت ای عندلیب
از بیان حال خودمان ده نصیب .
مولوی .
- بالا کردن قیمت ؛افزودن قیمت . افزودن ساختن بها. قیمت را زیاده قبول کردن . پذیرفتن کالایی با قیمت بیشتر از مشتری قبلی . روی دست یکدیگر رفتن . مزایده کردن . روی دست هم پاشدن .
- بالا کردن گفتار ؛ بالا گرفتن آن چنانکه بهمه جا رسد :
قدر تو بیشی کند کردار تو پیشی کند
بخت تو خویشی کند گفتار تو بالا کند.
منوچهری .
... ادامه
640 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (فرزند)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 308
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
رفع | جمع , جمع تبرعات , ربى , نهض , أثار قضية , رفع الستارة , ربى الماشية , رقى , أيقظ , شيد , ضحك , رفع معنوياته , خمر , زور شيكا , زاد المبلغ المراهن عليه , سعل مخرجا البلغم , برز , أنهض , رب , شال , رفع الكأس لإحد , رفع لأعلى , زيادة , ارتفاع , زيادة الرهان , إنعاش , إحياء , مزاد , يرفع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بالا کردن" در زبان فارسی معمولاً به معنای افزایش دادن یا بالا بردن چیزی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، به نکات زیر توجه داشته باشید:

  1. معنی و کاربرد: "بالا کردن" به معنای افزایش، بالا بردن یا ارتقاء است. این کلمه می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله مالی، فنی، اجتماعی و غیره استفاده شود.

  2. نحوه نوشتن: وقتی از "بالا کردن" استفاده می‌کنید، می‌توانید آن را به صورت صریح یا با ترکیب‌های دیگر به کار ببرید. مثلاً:

    • "بالا کردن قیمت‌ها"
    • "بالا کردن کیفیت"
  3. فعل مرکب: "بالا کردن" یک فعل مرکب است و باید توجه داشته باشید که به عنوان یک فعل در جملات به کار می‌رود. برای مثال:

    • "ما باید کیفیت محصولات را بالا کنیم."
  4. تناسب با جملات: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، باید دقت کنید که با موضوع جمله تناسب داشته باشد. به عنوان مثال:

    • "شرکت تصمیم به بالا کردن تولیدات خود گرفت."
  5. مصدری: در بعضی موارد ممکن است از "بالا" به عنوان قید و "کردن" به عنوان فعل استفاده کنید. به عنوان مثال:
    • "او توانست با سخت‌کوشی درآمد خود را بالا کند."

با در نظر داشتن این نکات، می‌توانید از کلمه "بالا کردن" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او تصمیم گرفت تا با تمرینات مداوم و برنامه‌ریزی مناسب، سطح توانایی‌های خود را بالا کند.
  2. این شرکت در تلاش است تا کیفیت محصولات خود را با ارائه تکنولوژی‌های نوین، بالا کند.
  3. معلم به دانش‌آموزان یاد داد که چگونه می‌توانند با مطالعه بیشتر، نمرات خود را بالا کنند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری