جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

بالا زدن

معنی: بالا زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) برداشتن . برگرفتن . بالا گرفتن . || ورمالیدن ، چنانکه آستین یا دامن و غیره را. برزدن .
- بالا زدن آب ؛ ارتفاع گرفتن آب . برآمدن آب چنانکه در رودخانه و چاه و غیر آن . مَدّ آب . بالا آمدن آب .
|| فوران کردن و جستن آب و امثال آن : فواره بالا زد؛ ببالا جهید. نفت بالا زد؛ببالا برشد.
- بالا زدن پرده ؛ پرده را بکنار زدن . برچیدن پرده . برداشتن دامن پرده .
- || بکنایه رازی را افشا کردن . سخن و یا کار نهانی را بروز دادن . سرپوش از چیزی برداشتن .
- بالا زدن دامن خیمه ؛ بالا گرفتن آن . برچیدن دامن خیمه . فراهم گرفتن دامن خیمه .
- بالا زدن قیمت ؛ ترقی کردن بها. افزایش یافتن بها.
- بالا زدن موی سر ؛ خلاف جهت طبیعی که رسته است قرار دادن . از پیش و یا پس سر بسوی بالا بردن موی . مقابل فروهشتن . مالیدن و بر فراز سر قرار دادن موی از سوی رخساره یا از جوانب .
- بالا زدن نقاب ؛ برافکندن نقاب از چهره . برگرفتن نقاب از رخسار. بربردن نقاب چنانکه رخساره نمایان شود.
|| دعوی و مدعا را بیش از پیش کردن . (یادداشت مؤلف ).
... ادامه
757 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 95
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
تنورة | الكلتية تنورة اسكتلندية , زود بتنورة , نقبة

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری