اصبع
licenseمعنی کلمه اصبع
معنی واژه اصبع
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "اصبع" در زبان فارسی به معنای "انگشت" است و به طور خاص به فرم عربی آن اشاره دارد. در فارسی معیار، معمولاً از کلمه "انگشت" به جای "اصبع" استفاده میشود. اما اگر در زبان ادبی یا متون دینی و تاریخی به کار رود، باید به نکات زیر توجه کرد:
-
نحوهی نگارش: کلمه "اصبع" به صورت صحیح با حروف عربی نوشته میشود و در فارسی، از راست به چپ نگاشته میشود.
-
تلفظ: در زبان فارسی، این کلمه معمولاً به صورت "اسبُع" یا "اَصبع" تلفظ میشود. تلفظ دقیق ممکن است بسته به گویش و منطقه کمی متفاوت باشد.
-
قواعد انشایی: در نگارش متن، هنگام استفاده از کلمات عربی مثل "اصبع"، لازم است تا متن به گونهای باشد که خواننده بتواند به راحتی مفهوم کلمات را درک کند.
-
استفاده در جملات: اگر قرار است در جملات از این کلمه استفاده شود، توجه کنید که با سایر کلمات و جملهبندیها همخوانی داشته باشد. مثلاً:
- "او با انگشت (اصبع) خود بر صفحه کتاب اشاره کرد."
- نکات نگارشی: اگر متن رسمی است، بهتر است از کلمات فارسی معادل استفاده کنید، مگر اینکه هدف استفاده از کلمه خاص "اصبع" باشد به دلایل ادبی یا دینی.
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "اصبع" در نوشتار خود استفاده کنید.
در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "اصبع" در جملهها آورده شده است:
- وقتي که دستم را به سمت جلو دراز کردم، شعاع نور به خوبی بر روی اصبع من تابید.
- او با اصبعش بر روی کاغذ نقاشی کرد و طرح زیبایی خلق کرد.
- دکتر گفت که باید از رژیم غذاییام مراقبت کنم تا اصبعهایم به خوبی کار کنند و التهاب نداشته باشند.
- در حین یادگیری خواندن، معلم به ما یاد داد که از اصبع برای نشانهگذاری کلمات استفاده کنیم.
- وقتی که به دستم ضربه زدم، احساس درد شدیدی در اصبع خود کردم.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!