جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'esrār
insistence  |

اصرار

معنی: اصرار. [ اِ ] (ع مص ) اصرار اسب و خر به گوشش ؛ راست کردن آنرا برای شنیدن . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). راست کردن اسب گوش را تا بشنود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دو گوش راست کردن اسب . (تاج المصادر بیهقی ). || اصرار سنبل ؛ آماده ٔ برآمدن گردیدن خوشه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صَرَر گردیدن خوشه . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). رجوع به صرر شود. || دو رفتن و شتافتن . (منتهی الارب ). اصرار مرد در دویدن ؛ شتافتن وی . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). اصرار فلان ؛ دو رفتن فلان و شتافتن . (از ناظم الاطباء). || اصرار مرد بر کار؛ عزم کردن و پایداری و دوام وی بر آن . (از قطر المحیط).بر چیزی ایستادن . (تاج المصادر بیهقی ). عزیمت نمودن بر کار و ثبات و دوام ورزیدن بر آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عزم کردن بر کار. (از اقرب الموارد). پافشاری و مداومت و ثبات بر کار. (از اقرب الموارد) . درایستادن در کار. الحاح . ابرام . بر کارها بایستادن . ایستادن بر چیزی . پیوسته به کاری بودن . پافشاری کردن . سماجت . ایستادگی : او چون اصرار و انکار قوم دید جز مداراة و ترک مماراة چاره ای ندید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 289).
- امثال :
از ما اصرار از او انکار.
به اصرار آدمی را به هر کار توان واداشت .
|| بر گناه بایستادن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13). پافشاری و دوام وثبات بر کاری و درین معنی اکثر در شر و گناهان بکاررود. یقال : اصرّ علی الذنب ؛ اذا لم یُقلع عنه . (از اقرب الموارد). همیشه بر گناه بودن . پیوسته در معصیت بودن . پیوسته بر گناه بودن . (مؤید الفضلاء). بر گناه بایستادن . بر معصیت ایستادن . بر معصیت بیستادن . (زوزنی ). ادامه بر گناه و عزم بر ارتکاب گناههایی که در سابق از بنده سر زده است ، کذا فی الجرجانی . (کشاف اصطلاحات الفنون ). و در حدیث آمده است : آنگاه که اصرار بر گناهی صغیره باشد آنگاه در حکم کبیره و قادح عدالت است :
شتاب راچو کند پیر در ورع رغبت
درنگ را چو کند بر گنه جوان اصرار.
ابوحنیفه ٔ اسکافی (از تاریخ بیهقی ص 277).
و بدین مقامات و مقدمات هرگاه که حوادث بر عاقل محیط شود باید که در پناه صواب رود و بر خطا اصرار ننماید. (کلیله و دمنه ). چون مدتی بر این برآمد و ایشان الا اصرار نیفزودند [اصحاب سبت ]، خدای تعالی ایشان را عذاب فرستاد. (تفسیر ابوالفتوح چ قمشه ای ج 4 ص 516). || شوخ چشمی . || تنها بر کردن کاری مستعد شدن . (غیاث ) (آنندراج ). مستعد به کاری شدن . (فرهنگ نظام ). || منع کردن کسی قبول نساختن . (غیاث ) (آنندراج ). منع کسی را قبول نکردن . (فرهنگ نظام ). و رجوع به ارمغان آصفی ص 133 شود.
... ادامه
448 | 0
مترادف: ابرام، الحاح، انهماك، پافشاري، پيله، تاكيد، سماجت، مداومت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: ( اِ ) [ ع . ] (مص ل .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'esrAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 492
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
insistence | persistence , perseverance , tenacity , importunity , yen , insistency , persistency
ترکی
ısrar
فرانسوی
insistance
آلمانی
beharren
اسپانیایی
insistencia
ایتالیایی
insistenza
عربی
إصرار | إلحاح , لجاجة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اصرار" در زبان فارسی به معنای پافشاری و اصرار ورزیدن به چیزی استفاده می‌شود. این کلمه از نظر قواعد فارسی و نگارشی به شرح زیر است:

  1. جنس و نوع کلمه: "اصرار" یک اسم است و به معنی پافشاری بر یک موضوع یا خواسته بکار می‌رود.

  2. صرف و نحو: این کلمه در جملات مختلف می‌تواند به عنوان مفعول، فاعل یا مضاف إليه مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال:

    • او بر اصرار خود باقی ماند. (مفعول)
    • اصرار او باعث بروز مشکلات شد. (فاعل)
  3. نکات نگارشی:

    • هنگام نوشتن، "اصرار" به صورت صحیح و بدون هیچ گونه تغییر حروف باید نوشته شود.
    • در صورت نسبتی، می‌توان از "اصرار بر" استفاده کرد: "اصرار بر تصمیم خود داشت."
  4. قید و صفت: لازم به ذکر است که در مواردی می‌توان از قیدهایی نظیر "بسیار" یا "حتی" قبل از این کلمه استفاده کرد تا تأکید بیشتری بر آن شود. مانند: "او بسیار اصرار کرد."

  5. کلمات مشابه: مشابه "اصرار" می‌توان به کلمات دیگری نظیر "پافشاری"، "تأکید" و "اصرار ورزیدن" اشاره کرد که هر یک معانی نزدیک به این کلمه دارند.

استفاده درست و بجا از این کلمه می‌تواند به دقت و وضوح بیان کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اصرار" در جمله آورده شده است:

  1. او با اصرار بر نظر خود ایستادگی کرد و نتوانست نظر دیگران را بپذیرد.
  2. با اصرار والدین، او تصمیم به ادامه تحصیل در خارج از کشور گرفت.
  3. اصرار معلم بر اجرای قوانین کلاس باعث نظم و ترتیب بیشتر دانش‌آموزان شد.
  4. علی به قدری بر رفتن به سفر اصرار کرد که هیچ‌کس نتوانست او را قانع کند.
  5. اصرار بر تمرین مداوم، کلید موفقیت در هر رشته ورزشی است.

اگر سوال دیگری دارید یا به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری