جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

fairness  |

انصاف ستدن

معنی: انصاف ستدن . [ اِ س ِ ت َ دَ ] (مص مرکب ) انتقام گرفتن . (ناظم الاطباء). داد گرفتن . انصاف گرفتن . حق خود را گرفتن : مردی با سپر و شمشیر... انصاف تو بستاند.(تاریخ سیستان ). بنده را خوشتر آن آید که آن نواحی را به پسر کاکو داده آید که مرد هرچند نیم دشمنی است از وی انصاف توان ستد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 264).
کنون ملوک ببستان و باغ مشغولند
همی ستانند انصاف شادی از احباب .
مسعودسعد.
ور هیچ بخواهد خدای روزی
از بخت چه انصافها ستانم .
مسعودسعد.
دوم خلیفتی که انصاف مظلومان ضعیف از ظالمان قوی بستاند. (کلیله و دمنه ). من ... انصاف از وکیل دریا بستانم . (کلیله و دمنه ).
بخراسان روم انصاف ستانم ز فلک
کان ستم پیشه پشیمان بخراسان یابم .
خاقانی .
خود بیکبار از تو بستاند
چرخ انصافهای ناداده .
سعدی .
اگر دستم دهد روزی که انصاف از تو بستانم
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم .
سعدی .
ز دستم برنمی آید که انصاف از تو بستانم
روا داری گناه خویش و آنگه بر من آشفتن .
سعدی .
... ادامه
1079 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 736
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
fairness
عربی
عدل | الوضوح , الجمال , النظافة , صفاء , الإنصاف

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری