جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

argue  |

بگومگو

معنی: بگومگو. [ ب ِ م َ ] (اِمص مرکب ) از اتباع است . جدال لفظی . جر و بحث .مجادله ٔ لفظی .گفت و شنود. مجادله . مشاجره . محاجه .
375 | 0
مترادف: بحث، جدل، جروبحث، دعوا، گفتگو، مباحثه، مجادله، مرافعه، مشاجره، نزاع لفظي
متضاد: صلحوصفا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (بُ مَ) (اِمص .)
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: begomagu
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 94
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
argue
ترکی
tartışmak
فرانسوی
argumenter
آلمانی
argumentieren
اسپانیایی
argumentar
ایتالیایی
litigare
عربی
تجادل | جادل , ناقش , تخاصم , تنازع , نم عن , يجادل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «بگومگو» در زبان فارسی به معنای یک نوع گفت‌وگو یا مناظرهٔ پُرسر و صدا، معمولاً همراه با تنش یا اختلاف نظر استفاده می‌شود. این کلمه به صورت زیر نوشته می‌شود:

  1. نقطه‌گذاری: در نگارش این کلمه، معمولاً نیازی به استفاده از نشانه‌های نگارشی خاصی نیست، مگر در مواقع خاص که بخواهیم آن را در جملات متفاوتی به کار ببریم.

  2. تلفظ: این کلمه به صورت «بِگو مُگو» تلفظ می‌شود و تأکید بر هر دو بخش آن وجود دارد.

  3. استفاده در جملات: «بگومگو» معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود. مثلاً:

    • «در جمع ما همیشه بگومگو وجود دارد.»
    • «این موضوع باعث بگومگوی شدیدی بین آن‌ها شده است.»
  4. جمع: این کلمه به دلیل نوع خاصی از گفت‌وگو معمولاً به صورت مفرد استفاده می‌شود و جمع خاصی ندارد.

  5. سطح زبان: این کلمه معمولاً در زبان غیررسمی یا محاوره‌ای به کار می‌رود و ممکن است در متن‌های رسمی کمتر مورد استفاده قرار گیرد.

اگر سوال دیگری دارید یا نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای کلمه "بگومگو" در جمله آورده شده است:

  1. در جلسه امروز، بگومگوهای زیادی بین اعضای تیم در مورد پروژه جدید به وجود آمد.
  2. بگومگوی او با دوستش باعث شد که هر دو آنها از هم دلسرد شوند.
  3. در محله‌مان همیشه بگومگوهایی درباره‌ی موضوعات مختلف وجود دارد.
  4. بگومگوی خانوادگی آنها هر بار درباره‌ی مسائل مالی شروع می‌شود.
  5. وقتی اخبار را دیدم، بگومگوی سیاسی بین دو نامزد انتخاباتی بسیار جالب بود.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا موضوع خاصی مدنظرتان است، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری