جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بهی . [ ب ِ ] (اِ مرکب ) به . آبی . (فرهنگ فارسی معین ). نام میوه ای است . (برهان ). نام میوه ٔ ولایتی که بهیدانه تخم او است و آن دو قسم است شیرین و ترش . شیرین معتدل رطب در درجه ٔ اول و ترش بارد در اول و یابس در دوم . (غیاث ) (آنندراج ). میوه ای است مشهور به به که آنرا آبی نیز گویند. (انجمن آرا). آبی بود که آنرا بتازی سفرجل خوانند. (اوبهی ). میوه ای که آنرا آبی و به و سفرجل نیز گویند. (ناظم الاطباء) : آنکه نشک آفرید و سرو بهی آنکه بید آفرید و نار و بهی . رودکی . خم وخنبه پر ز انده دل تهی زعفران و نرگس و بید و بهی . رودکی . شتروارها نار و سیب و بهی ز گل دسته ها کرده شاهنشهی . فردوسی . بخانه درون بود با یک رهی نهاده برش نار و سیب و بهی . فردوسی . مجلسی سازم با بربط و با چنگ و رباب با ترنج و بهی و نرگس و با نقل و کباب . منوچهری . ویشان را نیز همچو سیب و بهی را هستند افلاک شکل و رنگ همیدون . ناصرخسرو. نه غلیواژ ترا صید تذرو آرد و کبک نه سپیدار ترا بار بهی آرد و سیب . ناصرخسرو. پیش از آنکه خزان پیری گلنار رخسار پژمرده گرداند، انار بهی گردد و ارغوان شنبلید شود. (سندبادنامه ص 156). تا دل بغرور نفس شیطان ندهی کز شاخ بدی کس نخورد بار بهی . سعدی . شاخ خلافت همیشه نار دهد بار بام رفاقت همه بهی ثمر آورد. سلمان (از آنندراج ). 1- نيكي، خوبي
2- نيكبختي، كامروايي، سعادت شقاوت، شوربختي، بدبختي
1- صحت، سلامت، تندرستي
2- بهبود، شفا، عافيت
3- بهروزي، خير
4- آبي quince, quincunx, bahi سفرجل fiyat prix preis precio prezzo درخت به، به، شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور، ارایش پنج تایی گل یا برگ گیاه
کلمه "بهی" در زبان فارسی به عنوان اسم یا قید به کار میرود و معنی آن به نوعی به "خوب" یا "نیک" مربوط میشود. در مورد قواعد نگارشی استفاده از این کلمه، میتوان نکات زیر را در نظر گرفت:
نقطهگذاری: اگر "بهی" در جملات مشخصی استفاده شود، باید به قواعد نقطهگذاری توجه شود. مثلاً در انتهای جمله، باید از نقطه استفاده شود.
ترکیب با دیگر کلمات: "بهی" میتواند به عنوان صفت به کار رود. به عنوان مثال: "او فردی بهی است." در اینجا باید به هارمونی و تناسب صفت با اسم دقت شود.
قید: در صورتی که "بهی" به عنوان قید به کار رود، باید دقت شود که به چه چیزی اشاره دارد و جملات به طوری تنظیم شوند که مفهوم واضح باشد. مانند: "او بهی عمل کرد."
فرمهای جمع و تفضیلی: اگر بخواهید در مورد جمع یا تفضیل این کلمه صحبت کنید، باید از ساختارهای مناسب استفاده کنید. مثلاً "بهیها" برای جمع آن.
توجه به معانی: از آنجایی که "بهی" در برخی محاورات ممکن است معنای خاص یا متفاوتی داشته باشد، باید به بافت جملات توجه کرد.
در نهایت، همیشه توصیه میشود که با دقت به معانی و برداشتهای مختلف این کلمه در متنهای مختلف توجه داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
بهی از زشتیها و ناپاکیها دوری کن تا به آرامش برسدی.
در دل این بهی، یاد خدا باعث روشنایی زندگی میشود.
دوستان واقعی همواره در لحظات بهی و سختیها کنار یکدیگر میمانند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: درخت به، به، شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور، ارایش پنج تایی گل یا برگ گیاه
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر