جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

بوی آمدن

معنی: بوی آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) بوی شایع شدن . (مجموعه ٔمترادفات ص 67). رسیدن بوی و عطر بمشام :
صبح امروز خدایا چه مبارک بدمید
که همی از نفسش بوی عبیر آمد و بوی .
سعدی .
- بوی از چیزی آمدن ؛ مجازاً، دلیل چیزی بودن . نشانه ٔ چیزی داشتن :
بوی آلودگی از خرقه ٔ صوفی آید
سوز دیوانگی از سینه ٔ دانا برخاست .
سعدی .
- || کنایه از کمال خوف و خطر بودن . (آنندراج ) :
که با آنکه پهلو دریدم چو میغ
همی آید از پهلویم بوی تیغ .
نظامی (از آنندراج ).
- بوی خون آمدن از چیزی ؛ کنایه از کمال خوف و خطر بودن در آنجا. (از آنندراج ) :
کی صبا را با شمیمش جرأت آمیزش است
یوسف من بوی خون می آید از پیراهنش .
سالک یزدی (از آنندراج ).
سرنوشتم گر شهادت نیست در کویت چرا
بوی خون می آید از خاکی که بر سر میکنم .
کلیم (از آنندراج ).
رجوع به ترکیب قبل شود.
- بوی شیر آمدن از دهان یا لب کسی ؛ کنایه از زمان شیرخوارگی . (آنندراج ) :
مگر از همت مردانه سازد کوهکن کاری
وگرنه از دهان تیشه بوی شیر می آید.
صائب (از آنندراج ).
از لب افلاک بوی شیر می آید هنوز
کاختلاط ما و جانان ربط چندین ساله بود.
محسن تأثیر (از آنندراج ).
- بوی مشک آمدن از چیزی ؛ کنایه از نهایت خوبی و کمال انتفاع در سودا و معامله بود. (آنندراج ) :
بوی مشک از نفس سوخته اش می آید
در دل هر که کند ریشه خط مشکینش .
صائب (از آنندراج ).
... ادامه
461 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 113
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
رائحة القدوم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بوی آمدن" ترکیبی است که به معنای "بوی که به سوی ما می‌آید" می‌باشد. در مورد قواعد فارسی و نگارشی این ترکیب، نکات زیر حائز اهمیت است:

  1. نحو و دستور زبان: کلمه "بوی" به عنوان اسم و "آمدن" به عنوان فعل در این ترکیب به کار رفته‌اند. در فارسی، معمولاً فعل در انتهای جمله یا ترکیب قرار می‌گیرد.

  2. نشانه‌های وابستگی: "بوی" می‌تواند به عنوان اسم فاعل یا اسم مفعول در جمله مورد استفاده قرار گیرد. اگر بخواهید به بوی خاصی اشاره کنید، باید بدانید که بوی مذکور چیست و می‌توانید آن را با اضافه کردن صفات توصیفی مشخص کنید.

  3. حالت نکره و معرفه: کلمه "بوی" می‌تواند نکره (بدون تعیین) یا معرفه (با تعیین) باشد. برای مثال، "بوی گل" (معرفه) به این معناست که بوی خاص گل را مد نظر داریم.

  4. نکات نگارشی: اگر این ترکیب را در نوشتار می‌نویسید، باید دقت کنید که به شیوه صحیح و خوانا نوشته شود. استفاده از فاصله و نقطه‌گذاری مناسب برای جلوگیری از ابهام در فهم جمله مهم است.

  5. تطابق فعل و اسم: در جملات، فعل باید با اسم مربوطه از نظر زمان و تعداد مطابقت داشته باشد. مثلاً در جملات انشائی باید از فعل مناسب با بوی خاص استفاده شود.

به عنوان مثال، جمله‌ ای مانند "بوی آمدن به خوبی در فضا پخش شده است" به درستی قواعد زبان فارسی را رعایت کرده است.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری