جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

beyram
biram  |

بیرم

معنی: بیرم . [ ب َ / ب ِ رَ ] (ع اِ) برما. برمای درودگران مخصوصاً. معرب از برمای فارسی . (منتهی الارب ). مأخوذ از برمای فارسی و بمعنی برما و خصوصاً برمای درودگران . (ناظم الاطباء). فارسی معرب و بعضی آنرا به برمای نجار اختصاص داده اند و بیرم در فارسی بتفخیم یاء است . (از لسان العرب ). برمه ٔ نجاران .(غیاث ). برمای درودگر، فارسی معرب . (از المعرب جوالیقی ص 80). برماه . برماهه . گردبر. گرده بر. مثقب . مته .برما. برمای . سکنه . اسکنه . عتله . سوراخ کن . (از یادداشت مؤلف ) (زمخشری ) (غیاث ) (صراح ). سنبه . (شرفنامه ٔ منیری ). آنچه نجار چوب را بدان سوراخ گرد کند. آنچه سراج چرم را با آن سوراخ گرد کند. (یادداشت مؤلف ). || سرب گداخته . (منتهی الارب ): از رسول اکرم (ص ) روایت شده است : من استمع الی حدیث قوم و هم له کارهون ملا اﷲ سمعه من البیرم و الا نک . (از لسان العرب ). و در روایات دیگر کلمه ٔ البرم ، بجای بیرم آمده است و برم را الکحل المذاب تفسیر کرده اند. رجوع به لسان العرب شود. کحل مذاب . (ناظم الاطباء). || بارم . یکی از اصناف مخل است . (مفاتیح العلوم خوارزمی ). و مخل بمعنی آلت درازیست آهنین و جز آن که بدان سنگ را حرکت دهند و کلمه ٔ مخل در فرهنگهای معتبر عربی نیامده و در المنجد آنرا از لغات مولده میشمارد.رجوع به بارم شود. دیلم . تیر بزرگ . (غیاث ). عمود آهنین . (مهذب الاسماء). || سنگ دراز و میتین و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). این معنی در صحاح جوهری و لسان العرب ابن منظور و اساس البلاغه ٔ زمخشری دیده نشد. || بیل و کلند. (ناظم الاطباء). این معنی در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد.
... ادامه
418 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (بِ یا بَ یا رَ) ( اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 252
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
biram
ترکی
almak
فرانسوی
prendre
آلمانی
nehmen
اسپانیایی
tomar
ایتالیایی
prendere
عربی
بيرام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بیرم" در زبان فارسی به معنای "بیرون" یا "خارج" نیست و به نظر می‌رسد که شما به اشتباه به این کلمه اشاره کرده‌اید. ممکن است منظور شما کلمه دیگری باشد. اگر شما اطلاعات بیشتری در مورد کلمه یا جمله‌ای که در نظر دارید ارائه دهید، می‌توانم به شما کمک کنم.

اگر به دنبال راهنمایی در مورد قواعد نگارشی و نوشتاری برای یک کلمه خاص دیگر هستید، لطفاً نام آن کلمه را بفرمایید تا بتوانم اطلاعات دقیق‌تری ارائه دهم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. من به خاطر شغف عجیبی که به موسیقی دارم، هر روز ساعت‌ها بیرم می‌زنم.
  2. وقتی به یاد روزهای کودکی‌ام می‌فتم، حس می‌کنم که دوباره بیرم را شروع کرده‌ام.
  3. او همیشه در جشن‌ها و مهمانی‌ها با بیرم خود فضایی شاداب ایجاد می‌کند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری