جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

get out  |

بیرون شو

معنی: بیرون شو. [ ش َ / شُو ] (اِ مرکب ) برونشو. برون شد. بیرون شد. مخرج . دررو. مخلص . علاج . چاره . رهایی :
یک جرعه می کهن ز ملکی نو به
وز هرچه نه می طریق بیرون شو به .
خیام .
کرد کارش را کسی ، بیرون شوی
در درون ره دادش و بستدجوی .
عطار (منطق الطیر ص 204).
دیده ام در خون دل شد ز آرزوی روی تو
نیستش بیرون شوی دیگر کنون گو می گِری .
جرفادقانی .
و شما متحیر مانده و هیچ بیرون شوی نمی بینید. (کتاب المعارف ). رجوع به برون شو شود.
... ادامه
379 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 574
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
get out
عربی
اخرج

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری