جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

porčin
hedge  |

پرچین

معنی: پرچین . [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرشکن . پرشکنج . پرآژنگ . پرنورد. پرژنگ . پرماز.(منوچهری ). پرکیس . پرانجوغ . پرانجوخ . پرکوس . پرپیچ .پرپیچ و تاب . پیر شده . صاحب چین بسیار :
روی ترکان هست نازیبا و گست
زرد و پرچین چون ترنج آبخست .
فرقدی .
سوی حجره ٔ خویش رفت آرزوی
ز مهمان بیگانه پرچین بروی .
فردوسی .
ببینی بروهای پرچین من
فدای تو دارم جهان بین من .
فردوسی .
همه زرد گشتند و پرچین بروی
کسی جنگ دیوان نکرد آرزوی .
فردوسی .
همه دل پر از کین و پرچین برو
بجز جنگشان نیست چیز آرزو.
فردوسی .
بپیچید رستم ز گفتار اوی
بروهاش پرچین شد و زرد روی .
فردوسی .
شبگیر نبینی که خجسته به چه درد است
گوئی دو رخان زرد و برو پرچین کرده ست .
منوچهری .
پرچین شود ز درد رخ بی دین
چون گرد خود کنی تو زدین پَرچین .
ناصرخسرو.
زلف پرچینش بسی فتنه و بیدادی کرد
چون خط آید بکم از زلف پر از چین نکند.
سوزنی .
ز بیم ضربت صمصام آبدار ورا
رخ مخالف شه چون زره شود پرچین .
سوزنی .
دهش کان ز ابروی پرچین دهند
بود زهر اگر شهد شیرین دهند.
امیرخسرو.
... ادامه
466 | 0
مترادف: حصار، خاربست، خارجين، ديواره
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (پَ) (اِمر.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: parCin
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 265
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
hedge | riveting , fence , palisade , paling , haw , wrinkled , hives
ترکی
Çit
فرانسوی
la haie
آلمانی
die hecke
اسپانیایی
el seto
ایتالیایی
la siepe
عربی
سيج | طوق , تحفظ , تملص , تهرب , الوشيع سياج من شجيرات , كلام مطاط , وقاء , التحوط أو طوق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پرچین" در زبان فارسی به معنای دیواری است که از چوب، سنگ یا سایر مصالح ساخته می‌شود و معمولاً به منظور حفاظت یا تقسیم فضا به کار می‌رود. در مورد قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه، نکات زیر را می‌توان مد نظر قرار داد:

  1. استفاده از الفبای فارسی: کلمه "پرچین" به‌طور صحیح با حروف فارسی نوشته می‌شود.

  2. نشانه‌های نگارشی: در جملات، باید به استفاده صحیح از نشانه‌های نگارشی توجه کرد. مثلاً اگر "پرچین" در وسط یک جمله قرار دارد، باید به قوانین عمومی نقطه‌گذاری و ویرگول توجه داشت.

  3. جمع و مفرد: "پرچین" به‌صورت مفرد به کار می‌رود، اما برای جمع آن از "پرچین‌ها" استفاده می‌شود.

  4. معانی و مصداق‌ها: بسته به سیاق متن، ممکن است "پرچین" به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. در متون ادبی، ممکن است به‌عنوان نماد یا تشبیه به کار رود.

  5. قواعد املایی: توجه به درست‌نویسی و املای کلمه ضروری است. در این مورد، "پرچین" هیچ‌گونه حروف اضافی ندارد و به‌طور استاندارد نوشته می‌شود.

در نهایت، برای نوشتن متنی صحیح و زیبا، برای کلمه "پرچین" باید به قواعد نگارشی و املایی توجه شود و با توجه به سیاق و موضوع جمله، به‌طور مناسب از آن استفاده گردد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در زیر چند مثال برای کلمه "پرچین" در جملات مختلف آورده‌ام:

  1. پرچینی که در باغ Backyard قرار داشت، فضایی خصوصی و دنج برای خانواده ایجاد کرده بود.
  2. با کمک دوستانش، او یک پرچین زیبا از چوب‌های طبیعی در حیاط خود ساخت.
  3. در اطراف مزارع، پرچین‌هایی وجود داشت که از ورود حیوانات وحشی به زمین‌ها جلوگیری می‌کرد.
  4. پرچین گل‌های رنگارنگ در کنار راه، منظره‌ای زیبا به پارک بخشیده بود.
  5. برای حفظ امنیت خانه، او تصمیم گرفت یک پرچین بلند و زیبا نصب کند.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: مانع، چپر، راه بند، دیوار، شمشیر بازی، خاکریز، طارمی، صخرهء مشرف بر رودخانه، محجر، حصار کشی، نرده، نرده سازی، کویج، محوطه، کیالک، میوه ولیک، چین دار، چینخورده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری