تاریخ کردن
licenseمعنی کلمه تاریخ کردن
معنی واژه تاریخ کردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1485
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
date
عربی
تاريخ | موعد , عصر , بلح , تمر , عهد , بقاء , عجوة , ديمومة مدة , أرخ , حدد تاريخ , حدد موعد , سجل تاريخ , ضرب موعدا