جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tāz
taz  |

تاز

معنی: تاز. (اِمص ) تاختن . (فرهنگ جهانگیری ) (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ خطی کتاب خانه ٔ مؤلف ). با «با»بمعنی تاختن . (غیاث اللغات ). || (نف مرخم ) تازنده . (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (فرهنگ رشیدی ). و آنرا تازنده گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). بمعنی تازنده نیز آمده است . (برهان ). اسم فاعل از تاختن ، در صورتی که با لفظ دیگر منضم شده اسم فاعل مرکب سازد مثل اسب تاز. (فرهنگ نظام ).
- تندتاز ؛ تیزتاز. تندتازنده . تنددونده :
نشست از بر باره ٔ تندتاز
همی رفت و با او بسی رزمساز.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 3 ص 861).
همانگه پدید آمد از دشت باز
سپهبد برانگیخت آن تندتاز.
(شاهنامه ایضاً ج 4 ص 1053).
- تیزتاز ؛ تیزتازنده . تنددونده :
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 18).
دگر موبدی گفت کای سرفراز
دو اسپ گرانمایه ٔ تیزتاز
یکی زآن بکردار دریای قار
یکی چون بلور سپید آبدار
بجنبند و هر دو شتابنده اند
همان یکدگر را نیابنده اند.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 208).
یکی کاروان جمله شاهین و باز
بچرز و کلنگ افکنی تیزتاز.
نظامی .
رجوع به تیزتاز شود.
- دیرتاز؛ دیرتازنده . کندرو :
بده پند و خاموش یک چند روزی
یله کن بدین کره ٔ دیرتازش .
ناصرخسرو (دیوان ص 229).
رجوع به تندتاز شود.
و این کلمه بدین صور نیز ترکیب شده است : پیش تاز، یکه تاز، ترکتاز، عنان تاز :
جریده بهر سو عنان تاز کن .
نظامی .
|| (فعل امر) امر به تاختن نیز هست . (آنندراج ) (انجمن آرا). و امر به تاختن . (فرهنگ رشیدی ). و امر به تاختن هم هست یعنی بتاز. (برهان قاطع). فعل امر از تاختن که در تکلم به اضافه ٔ «به «»بتاز» استعمال میشود. (فرهنگ نظام ). «متاز» نهی «تاز» است :
گر این غرم دریابد او را، متاز
که این کار گردد برِ ما دراز.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 1935).
|| (اِمص ) بمعنی تاخت که مرادف تاز است . (آنندراج ) (انجمن آرا). بمعنی تاخت . (فرهنگ رشیدی ). اسم مصدر ازتاختن مثل تاخت و تاز و غیره . (فرهنگ نظام ) :
گورساق و شیرزهره یوزتاز و غرم تک
پیل گام و گرگ سینه ، رنگ تاز و گرگ پوی .
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 111).
شیرگام وپیل زور و گرگ پوی و گورگرد
ببردو، آهوجه و روباه عطف و رنگ تاز.
منوچهری (ایضاً ص 42).
تا میان بسته اند پیش امیر
در تک و تاز کار و کاچارند.
ناصرخسرو.
... ادامه
345 | 0
مترادف: 1-اسم 2- سفله، فرومايه 3- امرد، مخنث 4- تاختن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ تازیدن و تاختن)
مختصات: (ص فا.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: tAz
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 408
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
taz
ترکی
taz
فرانسوی
taz
آلمانی
taz
اسپانیایی
taz
ایتالیایی
taz
عربی
جديد | حديث , أخرى , مستجد في , طازج , حديث جديد , عصري , ناقص الخبرة , غريب , حديثا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تاز" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است و به صورت زیر می‌تواند قواعد و نگارش خاص خود را داشته باشد:

  1. معنی و اقتباس:

    • "تاز" به معنای "تازه" (از نظر تازگی و نو بودن) استفاده می‌شود. در این حالت، شکل صحیح و درست آن "تازه" است.
    • "تاز" به عنوان یک صفت، ممکن است به معنای "جدید" یا "نو" نیز به کار برود.
  2. نحو و جملات:

    • می‌توان از "تاز" در جملات توصیفی استفاده کرد. مثلاً:
      • "این نان تاز است."
      • "میوه‌ها تاز و خوشمزه‌اند."
  3. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی و ادبی، بهتر است از "تازه" به جای "تاز" استفاده شود تا با قواعد و شئونات نگارش فارسی سازگارتر باشد.
    • در صورتی که قصد دارید از این واژه در ویژگی خاصی اشاره کنید، مطمئن شوید که معنا و contexto آن را به درستی درک کرده و به کار ببرید.
  4. استفاده در ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات:
    • در برخی از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات ممکن است با واژه "تاز" مواجه شوید که در این موارد هم باید به معنا و بافت جمله توجه کنید.

در کل، برای نگارش و بیان صحیح به کلمه "تازه" توجه نمایید و به عنوان یک قاعده کلی سعی کنید در نگارش رسمی از فرم‌های صحیح واژه‌ها استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تاز" در جملات آورده شده است:

  1. امروز صبح نان تاز از نانوایی خریدم.
  2. گل‌های تاز باغچه در بهار زیبایی خاصی دارند.
  3. او یک کتاب تاز درباره تاریخ ایران خوانده است.
  4. هوای این روزها خیلی تاز و دلپذیر است.
  5. من به تازگی یک فیلم جذاب و تاز دیدم که همه جا مورد استقبال قرار گرفته است.

اگر سوال دیگری دارید یا به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری