جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تبار. [ ت َ ] (ع اِ) هلاک . (قطر المحیط) (اقرب الموارد).و این اسمی است از «تبر» و صاحب مصباح گوید: «فعال بفتح اکثر از فَعَّل َ آید مانند کلّم ، کلاماً و سلّم ، سلاماً و ودّع ، وداعاً» و از این معنی است : «و لاتزد الظالمین الا تباراً »؛ ای هلاکاً. (اقرب الموارد). هلاکی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). هلاک . (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (انجمن آرا). هلاکت . (فرهنگ نظام ). هلاک شدن . (تاج المصادر بیهقی ) : از دوده و تبار وی افکند دور چرخ در دوده و تبار بداندیش وی تبار. سوزنی . هرکه او خویش و تبار آل پیغمبربود در دو گیتی باشد ایمن از خسار و از تبار. سوزنی . خزینه بخش و ولایت ستان و ملک ستان تبار جان بداندیش و آفتاب تبار. قطران (از فرهنگ شاهنامه ص 85). 1- آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل
2- اصل، گوهر، نژاد
3- نابودي، هلاك، هلاكت pedigree, ancestry, race, tribe, antecedent, design نسب، أصل، تاريخ، شجرة العائلة، كلب من أصل جيد، قط من اصل جيد، شجرة من اصل ممتاز iniş descente abstieg descendencia discesa شجره نامه، ریشه، اشتقاق، مسابقه، قوم، دور، قبیله، سبط، طایفه، ایل، قبایل، سابقه، مرجع ضمیر
نسب|أصل , تاريخ , شجرة العائلة , كلب من أصل جيد , قط من اصل جيد , شجرة من اصل ممتاز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تبار" در زبان فارسی به معنی نژاد، نسل یا خانواده است و معمولاً در متون ادبی و رسمی به کار میرود. در زیر چند نکته دربارهٔ قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
نوشته صحیح: کلمه "تبار" باید به صورت صحیح و بدون اشتباهات املایی نوشته شود.
توجّه به مفهوم: از این کلمه در متون تاریخی، ادبی و فرهنگی استفاده میشود. به عنوان مثال، در بررسی نژادها یا نسلها.
استفاده از ترکیبها: این کلمه میتواند با دیگر واژهها ترکیب شود. مانند "تبار ایرانی"، "تبار خانوادگی" و یا "تبار قومی".
نکات نگارشی: در متون رسمی و ادبی معمولاً لازم است این کلمه با دقت به کار رود و از بهکارگیری آن در جملات غیررسمی یا کلامهای محاورهای پرهیز شود.
قید و وصف: ممکن است بخواهید برای توصیف "تبار"، قیدهایی مانند "باستانی"، "اصیل" و "قدیمی" اضافه کنید تا مفهوم دقیقتری ارائه دهید.
در مجموع، "تبار" کلمهای است با بار معنایی خاص که باید به دقت در نوشتار و گفتگو استفاده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تبار" در جمله آورده شده است:
او به تبار باستانی خود بسیار افتخار میکرد و همیشه از مراسم فرهنگی آنها حمایت مینمود.
این پژوهشگران به بررسی ریشه و تبار مختلف اقوام ایرانی پرداختهاند.
تبار این نژاد در تاریخ به دوران باستان برمیگردد.
او به تشخیص تبار جانداران مختلف کمک میکند تا تاریخ تکامل آنها را بهتر درک کنیم.
تبار من از نواحی شمالی کشور است و سنتهای خاصی دارد.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر