arrange |

ترتیب دادن

معنی: ترتیب دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) راست کردن و آراسته کردن . (ناظم الاطباء) : تا مصارعت کردند و مقامی منیع ترتیب دادند. (گلستان ).
آنچه بر شاهدان حسن رواست
جمله ترتیب داده بر اندام .
سنجر کاشی (از آنندراج ).
|| هر چیزی را در جای و مقام خود نهادن و نظم دادن . || تسویه کردن . || استوار کردن . (ناظم الاطباء).

... ادامه

738 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 1071

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

arrange | sequence , agree , ordain

عربی

رتب | نظم , اتخذ , سوى الخلاف , عدل , يرتب

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ترتیب دادن" ترکیبی است که به معنای نظم بخشیدن یا منظم کردن استفاده می‌شود. در استفاده از این کلمه و ساختارهای مربوط به آن، چند نکته‌ی نگارشی و قواعدی وجود دارد که باید مد نظر قرار دهید:

نقطه‌گذاری: در نوشتن جملات، از نقطه، ویرگول و سایر نشانه‌های نگارشی به نحو صحیح استفاده کنید. مثلاً: "برای موفقیت در کار، باید ترتیب دهید."
فعل: "ترتیب دادن" یک فعل ترکیبی است. بنابراین باید توجه داشت که زمان و شخص فعل را با توجه به موضوع جمله صحیح انتخاب کنید. مانند: "من ترتیب می‌دهم." یا "او ترتیب می‌دهد."
حروف اضافه: ممکن است بخواهید از حروف اضافه برای بیان دقیق‌تر معنای جمله استفاده کنید. مثلاً: "من می‌خواهم ترتیب را برای مهمانی بدهیم."
قیدها و صفات: استفاده از صفات و قیدها در جملات می‌تواند به وضوح بیشتری در بیان مفهوم کمک کند. مثلاً: "او به‌خوبی ترتیب می‌دهد."
ترکیب‌های دیگر: توجه داشته باشید که در برخی از ترکیب‌ها، ممکن است نیاز به تغییر ساختار جمله داشته باشید. مثلاً: "ترتیب دادن به امور" به جای "ترتیب دادن امور."

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "ترتیب دادن" به‌طور بهینه در نوشتار خود استفاده کنید.

واژگان مرتبط: مرتب کردن، چیدن، منظم کردن، سازمند کردن، اراستن، به ترتیب مرتب کردن، موافقت کردن، موافق بودن، پسند امدن، اشتی دادن، جلوس کردن، مقرر داشتن، مقدر کردن، وضع کردن، امر کردن، فرمان دادن

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول