جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: توی . (اِ) به معنی اندرون باشد مطلقاً اعم از اندرون خانه و اندرون دهان و بینی و امثال آن . (برهان ). به معنی اندرون باشد و توی دهن و توی خانه ؛ اندرون دهن و اندرون خانه . (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ). اندرون . (انجمن آرا). اندرون و در میان و درون . (ناظم الاطباء) : درودی که از توی آن بوی اخلاص به مشام مشتاقان قدس رسد. (رشیدی ). رجوع به تو شود. || لای و ته را نیز گویند همچو دوتوی و سه توی و دولای و سه لای . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تو و تاه و لای باشد. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی ته و لای ، چنانکه گویند دوتوی و دولای و توی بر توی و تو به تو. (فرهنگ رشیدی ). خم . پیچ . لا. نورد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : فلکها را هشت گویند یک بر دیگر پیچیده همچون پیچیدن تویهای پیاز. (التفهیم از یادداشت ایضاً). آن زلف سرافکنده بدان عارض خرم از بهر چه آراست بدان توی و بدان خم . عنصری (یادداشت ایضاً). هرچند همی مالد خمش نشودراست هرچند همی شورد تویش نشود کم . عنصری (یادداشت ایضاً). رجوع به تو و توه و ته شود. - یک توی پیراهن ؛ به معنی یک پیراهن . (آنندراج ) : قبا پوشید و هوشم برد اگر خود خواهدم کشتن چرا یکبار با یک توی پیراهن نمی آید. امیرخسرو (از آنندراج ). || با ثانی مجهول جشن و مهمانی باشد. (برهان ). جشن ومیزبانی را خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). جشن و میزبانی و ظاهراً بدین معنی زبان مغول است و طوی به «طای » حطی دیده شده است . (فرهنگ رشیدی ). به معنی شادی متأخرین به «طا» نویسند. (آنندراج ). جهانگیری به معنی جشن و عروسی آورده آن خطاست زیرا که پارسی نیست ترکی است و با «طاء» مؤلف است . (انجمن آرا). جشن و عید ومهمانی و ضیافت . (ناظم الاطباء). در ترکی شادی و عروسی را گویند... در لغات ترکی بضم اول و «واو» غیرملفوظ و سکون «یای » تحتانی به معنی شادی ، متأخرین به «طا» نویسند. (غیاث اللغات ). ترکان عروسی را توی گویند. (برهان ). توی در ترکی به معنی جشن . ضیافت . مجلس سرور. جوهر و اصل شی ٔ. موی و پشم است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). in, into, within, aboard في، على، إلى داخل، في الشباك، داخل، في الداخل، في علبة، داخلي، حاكم، نفوذ sen toi du tú voi به، از، با، بر حسب، در ظرف، نسبت به، بسوی، در میان، بطرف، در مدت، در حدود، روی، از روی
في|على , إلى داخل , في الشباك , داخل , في الداخل , في علبة , داخلي , حاكم , نفوذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «توی» در زبان فارسی به عنوان حرف اضافه و نسبت به کلمات دیگر به کار میرود. در زیر به نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
استفاده به عنوان حرف اضافه: «توی» به معنای «در» یا «داخل» استفاده میشود. به عنوان مثال:
«کتاب توی میز است.»
«او توی اتاق نشسته است.»
استفاده در محاورات غیررسمی: «توی» بیشتر در زبان محاوره و غیررسمی به کار میرود و در متون رسمیتر معمولاً از «در» استفاده میشود. به عنوان مثال:
محاوره: «توی کتاب خونه هستم.»
رسمی: «در کتابخانه هستم.»
نکتههای نگارشی:
نوشتن «توی» به صورت وصل (تُوی) در برخی از گویشها رایج است، اما در نوشتار ادبی و رسمی باید به صورت «توی» نوشته شود.
از نظر نگارشی، «توی» باید به عنوان یک کلمه مستقل و از دیگر کلمات جدا نوشته شود.
تفاوت با «تو»: کلمه «تو» به معنای ضمیر دوم شخص مفرد است، در حالی که «توی» به معنی جایگاه یا مکان است.
به طور کلی، «توی» یکی از کلماتی است که در زبان محاوره کاربرد زیادی دارد و برای بیان مکان یا محل قرارگیری اشیاء و افراد به کار میرود. در نوشتار رسمی، بهتر است از معادلهای دیگر استفاده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
توی پارک نشسته بودم و به گلها نگاه میکردم.
کتاب را توی کولهام گذاشتم تا به مدرسه ببرم.
توی فیلم دیروز، شخصیت اصلی تمام تلاشش را کرد تا مشکلش را حل کند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: به، از، با، بر حسب، در ظرف، نسبت به، بسوی، در میان، بطرف، در مدت، در حدود، روی، از روی
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر