license
98
1667
100
معنی کلمه جدر معنی واژه جدر
معنی:
جدر. [ ج َ ] (اِ) شترماده ٔ چهارساله راگویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شتر چهارساله . (فرهنگ اسدی نخجوانی ) : چگونه جدری جدری کجا ز پستانش هنوز هیچ لبی نا گرفته بوی لبن . منجیک . فرستاده بر جدری آمد برون یکی بادپی کوه کوهان هیون . اسدی . وجود اشرف دارای دهر ابواسحاق شکوه و مسند و ایوان و تخت صدر بود کجاست در همه عالم شهی که همچون او کمینه بخشش او صد هزار جدر بود. شمس فخری . || (ع اِ) دیوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جدار. (قطر المحیط). ج ، جُدران . (قطر المحیط) (منتهی الارب ). || گیاهی است که در ریگ روید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نبت رملی . (قطر المحیط) (ذیل اقرب الموارد). ج ، جُدور. (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || حطیم کعبه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط). || بن دیوار و جانب آن . || (مص ) چیچک برآوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سزاوار و شایسته و لایق شدن . (قطرالمحیط) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || نمودار شدن نبات مانند جدری . (از منتهی الارب ) (قطر المحیط). || برآمدن میوه ٔ درخت مانند نخود. (از منتهی الارب ) (قطر المحیط) (اقرب الموارد). || آبله ناک شدن دست از کار. (از منتهی الارب ) (قطر المحیط). || پنهان شدن مرد بدیوار.(از منتهی الارب ) (قطر المحیط). چادر دیواری ساختن . (از منتهی الارب ).انگلیسی jadrعربی جادرترکی jaderفرانسوی jaderآلمانی jaderاسپانیایی jaderایتالیایی jader
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(جَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
207
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "جدر" به معنی "پشت" یا "عقب" در زبان فارسی استفاده میشود. در نگارش این کلمه و جملاتی که در آن به کار میرود، باید به چند نکته توجه کرد:
نحوه نوشتار : کلمه "جدر" به همین صورت نوشته میشود و از املای صحیح آن باید اطمینان حاصل کرد.
کاربرد در جمله : برای استفاده صحیح از این کلمه در جملات، باید به ساختار جمله توجه کرد:
مثال: "او به جدر ساختمان رفت."
مثال: "کتابها در جدر قفسه قرار دارند."
قواعد دستوری : "جدر" معمولاً در جملات به عنوان پیشدرآمد یا حرف اضافه به کار میرود و به معنای مکان یا موقعیت استفاده میشود.
تلفظ : در صحبت یا نوشتن، تلفظ صحیح کلمه را رعایت کنید تا مفهوم درست منتقل شود.
وجه فعل : در جملات باید به تطابق فعل با فاعل و مفعول دقت کرد.
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "جدر" به درستی در نوشتهها و گفتگوها استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او در جدر کمد خود یک کتاب قدیمی پیدا کرد که سالها فراموش شده بود.
جدر این جنگل، درختان بلندی وجود دارند که سایههای زیبایی به زمین میاندازند.
هنگام بازدید از میراث فرهنگی، جدر بنای تاریخی اطلاعات جالبی درباره تاریخ آن مکان یاد گرفتیم.
لغتنامه دهخدا
جعبه لام تا کام وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری