license
98
3986
100
معنی کلمه جمع معنی واژه جمع
معنی:
جمع. [ ج َ ] (ع مص ) گرد کردن . (فرهنگ فارسی معین ). گرد آوردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ضم ّ و تألیف کردن . (اقرب الموارد). فراهم کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || اسم واحد را جمع کردن . (منتهی الارب ). || جوان گردیدن : جمعت الجاریة الثیاب ؛ جوان گردید، و این کنایه است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || زفاف کردن . (منتهی الارب ). || جوش آمدن . (ذیل اقرب الموارد از زمخشری ): جمعت القِدْر؛ غلّت . (اقرب الموارد).مترادف 1- تجمع، جماعت، جمعيت، حزب، دسته، فرقه، گروه، مجمع
2- زمره
3- اضافه، علاوه
4- عده، مجموع، همه
5- گردآوريانگلیسی sum, total, plural, addition, aggregate, summation, tot, collectivity, mass, rout, taleعربی مجموع، حاصل جمع، مبلغ من المال، عملية، جمع، لخصترکی toplamفرانسوی totalآلمانی gesamtاسپانیایی totalایتالیایی totaleمرتبط مجموع، مبلغ، حاصل جمع، جمله، جمع کل، صورت جمع، صیغه جمع، اضافه، افزایش، ضمیمه، سرک، لقب، تراکم، توده، جمع زنی، مجموع یابی، حاشیه نویسی، یادداشت مختصر، بچه کوچک، مشارکت، جامعیت، مالکیت اشتراکی، جرم، انبوه، حجم، توده مردم، بی نظمی و اغتشاش، طغیان، گروه، وفور، داستان، قصه، افسانه، حکایت، روایت
مترادف:
1- تجمع، جماعت، جمعيت، حزب، دسته، فرقه، گروه، مجمع
2- زمره
3- اضافه، علاوه
4- عده، مجموع، همه
5- گردآوري
ترکیب:
(اسم) [عربی]
مختصات:
(جَ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
jam'
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
113
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
sum | total , plural , addition , aggregate , summation , tot , collectivity , mass , rout , tale
عربی
مجموع | حاصل جمع , مبلغ من المال , عملية , جمع , لخص
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)در زبان فارسی، کلمه "جمع" به معانی مختلفی میتواند به کار رود. در زیر به بررسی برخی از قواعد مربوط به این کلمه و استفاده از آن میپردازیم:
1. معنی و کاربردها:
جمع به معنای در کنار هم بودن: هنگامی که به تعداد یا گروهی از افراد یا اشیاء اشاره دارد، مانند "جمع دوستان".
جمع در زبانشناسی: به معنای حالت جمع در صرف و نحو (مثلاً جمع مکسر و جمع سالم).
جمع در ریاضیات: به معنای جمع عددها.
2. قواعد نگارشی:
نحوه نوشتن: کلمه "جمع" به صورت صحیح و با حروف فارسی نوشته میشود و نیازی به هیچگونه نشانه یا علامت اضافی ندارد.
استفاده از الفاظ مناسب: در جملاتی که "جمع" به کار میرود، لازم است معانی و مفاهیم به درستی مشخص شوند. مثلاً:
"جمع دانشآموزان در کلاس تشکیل شد."
"جمعبندی مطالب جلسه ضروری است."
3. طرز صرف و نحو:
جمع مکسر و جمع سالم: در برخی از موارد، ممکن است به تغییرات شکل واژهها در حالت جمع اشاره کنید. برای مثال:
جمع سالم: "کتاب" > "کتابها"
جمع مکسر: "مرد" > "مردان"
4. نکات نگارشی:
فاصلهگذاری: توجه داشته باشید که بین کلمات و علامتهای نگارشی فاصله وجود داشته باشد.
استفاده از نشانههای نگارشی: در جملاتی که شامل "جمع" و دیگر کلمات هستند، باید نشانههای نگارشی مانند ویرگول و نقطه در جای مناسب استفاده شوند.
در نهایت، استفاده صحیح از کلمه "جمع" و آگاهی از قواعد مربوط به آن، به تقویت مهارتهای زبانی و نگارشی کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "جمع" در جمله آورده شده است:
عددهای ۱ تا ۱۰ را جمع کنید تا مجموع آنها به دست آید.
جمع کردن اطلاعات در یک فایل اکسل بسیار ساده است.
در جلسه، جمع تعداد اعضای حاضر مورد بحث قرار گرفت.
درس ریاضی امروز دربارهی جمع و تفریق بود.
جمع خانواده در تعطیلات همیشه دلنشین است.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به نوع خاصی از جملات علاقهمند هستید، لطفاً بفرمایید!
لغتنامه دهخدا واژگان مرتبط: مجموع، مبلغ، حاصل جمع، جمله، جمع کل، صورت جمع، صیغه جمع، اضافه، افزایش، ضمیمه، سرک، لقب، تراکم، توده، جمع زنی، مجموع یابی، حاشیه نویسی، یادداشت مختصر، بچه کوچک، مشارکت، جامعیت، مالکیت اشتراکی، جرم، انبوه، حجم، توده مردم، بی نظمی و اغتشاش، طغیان، گروه، وفور، داستان، قصه، افسانه، حکایت، روایت