جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جنب . [ جَمْب ْ ] (ع اِ) پهلو. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، جُنوب ، جَنائب (منتهی الارب )، اَجناب . (اقرب الموارد). - در جنب ِ ؛ قیاس به : این جهان در جنب فکرتهای ما همچو اندر جنب دریا ساغر است . ناصرخسرو. در جنب رای روشن و کف ّ جواد تو خورشید کم ز ذره و دریا کم از شَمَر. سوزنی . - جارالجنب ؛ همسایه ٔ نزدیک چسبیده بتو.(از اقرب الموارد). همسایه ٔ هم پهلو. (منتهی الارب ). - ذات الجنب ؛ نوعی از بیماری پهلو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). - ذوالجنب ؛ مبتلا به آزار ذات الجنب . (منتهی الارب ). - صاحب بالجنب ؛ رفیق سفر. (منتهی الارب ). - فی جنب اﷲ ؛ فی امر اﷲ. (ترجمان علامه ترتیب عادل ). || طرف . جانب . (برهان ). کرانه . (منتهی الارب ). ناحیه . (اقرب الموارد). سو. (برهان ). || معظم چیزی و اکثر آن . و گاهی جنب را به وقیعه و شتم و ناسزا تفسیر کنند. (از منتهی الارب ). پهلو، جوار، سمت، كنار طاهر next, side, periphery التالي، تالي، أقرب، تال، بعد، بعد ذلك مباشرة، ثم بعد ذلك، في المرة الثانية sonraki suivant nächste próximo prossimo طرف، جانب، ضلع، پیرامون، محیط، دوره، سطح بدن
التالي|تالي , أقرب , تال , بعد , بعد ذلك مباشرة , ثم بعد ذلك , في المرة الثانية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "جنب" در زبان فارسی به عنوان یک فعل و همچنین بهعنوان یک اسم میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به بررسی قواعد نگارشی و کاربردهای این کلمه میپردازیم:
1. به عنوان فعل
جنب به معنای حرکت کردن یا تکان خوردن است. برای مثال:
"او به سمت در جنبید."
2. به عنوان اسم
در متون ادبی و یا محاورات علمی، "جنب" ممکن است به عنوان اسم نیز به کار رود، هرچند این کاربرد کمتر رایج است.
3. نکات نگارشی
فاصلهگذاری: در نوشتن جملات، باید توجه داشت که "جنب" با دیگر واژهها به درستی فاصلهگذاری شود.
نقطهگذاری: در انتهای جملات، بسته به نوع جمله از نقطه، علامت سوال یا تعجب استفاده کنید.
حالت جمع: اگر بخواهید این کلمه را به حالت جمع درآورید، باید از کاربردهای خاص آن در جملات استفاده کنید، چون "جنب" به معنای تحرک یا حرکت به کار میرود و جمعسازیش معمول نیست.
4. مثالهای بیشتر
"بچهها در حیاط جنبوجوش میکنند."
"جنبشهای اجتماعی در تاریخ نقش مهمی ایفا کردهاند."
این نکات میتواند به شما کمک کند تا از کلمه "جنب" به درستی در نوشتهها و صحبتهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در زیر چند مثال برای کلمه "جنب" در جمله آورده شده است:
در حیات خلوت، جنب و جوش پرندگان توجه همه را جلب کرد.
با هر جنب و جوش، گرد و غبار از زمین بلند میشود.
در این روزهای گرم تابستان، جنب و جوش بچهها در پارک بیشتر است.
او با جنب و جوش به استقبال مهمانان رفت.
جنب و جوش در بازار قبل از عید نوروز به اوج خود میرسد.
اگر به جملات خاصتری نیاز دارید یا موضوع خاصی را در نظر دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: طرف، جانب، ضلع، پیرامون، محیط، دوره، سطح بدن