جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جنب . [ ج َ ن َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ جَنیب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جنیب شود. || کوتاه . (منتهی الارب ). || شبه ظَلَع. || (مص ) شدت یافتن تشنگی شتر تا حدی که ریه به پهلو چسبد.(از اقرب الموارد). به پهلو چسبیدن شُش ِ شتر از غایت تشنگی . (منتهی الارب ). || همراه و هم پهلوگرداندن اسبی دیگر را در مسابقه تا هرگاه مرکوب سستی کند سوار بر اسب دیگر شوند. (از اقرب الموارد). کشیدن اسبی را بسوی خود وقت گرو بستن که اگر اسب او سستی کند بر او سوار گردد. کشیدن اسبی را به پالهنگ . (منتهی الارب ). || قلق و اضطراب داشتن . (از اقرب الموارد). || لنگیدن شتر از پهلو. || فرودآمدن ساعی در جای دور و امر کردن که خداوند آن ماشیه کشیده بیارند خود را در جایی که فرودآمده است یا آنکه خداوند ماشیه دور رود از جای خود و ساعی را تکلیف دهد تا نزد او رود. (منتهی الارب ). پهلو، جوار، سمت، كنار طاهر next, side, periphery التالي، تالي، أقرب، تال، بعد، بعد ذلك مباشرة، ثم بعد ذلك، في المرة الثانية sonraki suivant nächste próximo prossimo طرف، جانب، ضلع، پیرامون، محیط، دوره، سطح بدن
التالي|تالي , أقرب , تال , بعد , بعد ذلك مباشرة , ثم بعد ذلك , في المرة الثانية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "جنب" در زبان فارسی به عنوان یک فعل و همچنین بهعنوان یک اسم میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به بررسی قواعد نگارشی و کاربردهای این کلمه میپردازیم:
1. به عنوان فعل
جنب به معنای حرکت کردن یا تکان خوردن است. برای مثال:
"او به سمت در جنبید."
2. به عنوان اسم
در متون ادبی و یا محاورات علمی، "جنب" ممکن است به عنوان اسم نیز به کار رود، هرچند این کاربرد کمتر رایج است.
3. نکات نگارشی
فاصلهگذاری: در نوشتن جملات، باید توجه داشت که "جنب" با دیگر واژهها به درستی فاصلهگذاری شود.
نقطهگذاری: در انتهای جملات، بسته به نوع جمله از نقطه، علامت سوال یا تعجب استفاده کنید.
حالت جمع: اگر بخواهید این کلمه را به حالت جمع درآورید، باید از کاربردهای خاص آن در جملات استفاده کنید، چون "جنب" به معنای تحرک یا حرکت به کار میرود و جمعسازیش معمول نیست.
4. مثالهای بیشتر
"بچهها در حیاط جنبوجوش میکنند."
"جنبشهای اجتماعی در تاریخ نقش مهمی ایفا کردهاند."
این نکات میتواند به شما کمک کند تا از کلمه "جنب" به درستی در نوشتهها و صحبتهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در زیر چند مثال برای کلمه "جنب" در جمله آورده شده است:
در حیات خلوت، جنب و جوش پرندگان توجه همه را جلب کرد.
با هر جنب و جوش، گرد و غبار از زمین بلند میشود.
در این روزهای گرم تابستان، جنب و جوش بچهها در پارک بیشتر است.
او با جنب و جوش به استقبال مهمانان رفت.
جنب و جوش در بازار قبل از عید نوروز به اوج خود میرسد.
اگر به جملات خاصتری نیاز دارید یا موضوع خاصی را در نظر دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: طرف، جانب، ضلع، پیرامون، محیط، دوره، سطح بدن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر