حافظ
licenseمعنی کلمه حافظ
معنی واژه حافظ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-اسم 2- پاسدار، حارس، حامي، محافظ، مدافع، مهيمن، نگاهبان، نگهبان 3- حفظكننده | ||
انگلیسی | keeper, preserver, patron, retentive, hafez | ||
عربی | حارس، حارس المرمى، الحافظ، حامية، الصائن، سجان، القيم على، حارس المتحف | ||
ترکی | hafız | ||
فرانسوی | hafez | ||
آلمانی | hafez | ||
اسپانیایی | hafez | ||
ایتالیایی | hafez | ||
مرتبط | نگهبان، نگهدار، بایگان، محافظ، حامی، مشتری، پشتیبان، ولینعمت، دوست، نگهدارنده، ضبط کننده قابض، ضابط | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حافظ" به معنای نگهبان یا محافظ است و همچنین نام یکی از بزرگترین شاعران ایران است که به شعرهای غزلی او شهرت دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته وجود دارد:
این نکات میتواند در نگارش فارسی شما درباره کلمه "حافظ" کمک کند. | ||
واژه | حافظ | ||
معادل ابجد | 989 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hāfez | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [عربی، جمع: حُفّاظ و حَفَظَة] | ||
مختصات | (فِ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | hAfez | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی حافظ | ||
پخش صوت |
حافظ. [ ف ِ] (اِخ ) محمدشریف . رجوع به محمدشریف بن عبداﷲ شود. کلمه "حافظ" به معنای نگهبان یا محافظ است و همچنین نام یکی از بزرگترین شاعران ایران است که به شعرهای غزلی او شهرت دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته وجود دارد: نقطهگذاری: نجس و موصوف: تلفظ: استفاده در شعر و نثر: این نکات میتواند در نگارش فارسی شما درباره کلمه "حافظ" کمک کند.
1-اسم
2- پاسدار، حارس، حامي، محافظ، مدافع، مهيمن، نگاهبان، نگهبان
3- حفظكننده
keeper, preserver, patron, retentive, hafez
حارس، حارس المرمى، الحافظ، حامية، الصائن، سجان، القيم على، حارس المتحف
hafız
hafez
hafez
hafez
hafez
نگهبان، نگهدار، بایگان، محافظ، حامی، مشتری، پشتیبان، ولینعمت، دوست، نگهدارنده، ضبط کننده قابض، ضابط