جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حشر. [ ح َ ] (ع مص ) برانگیختن . بعث . ابعاث . اقامة. || گرد کردن . (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی ). جمع آوردن . گرد کردن ، چنانکه مردم را و از این معنی است یوم الحشر که روز قیامت است . (منتهی الارب ): و حشر و قیامت خواهد بود و سؤال و جواب و ثواب و عقاب . (تاریخ بیهقی ص 339). اگر روزگار یابم نخست کسی باشم که بدو بگروم و اگر نیابم امیدوارم که حشر ما را به امت او کنند. (تاریخ بیهقی ص 338). با این دو گنده مغز بود حشر امکنی کز دست دیو خورده بود کوکنار و بنگ . سوزنی . به خواب اندرش دید و پرسید حال که چون رستی از حشر و نشر و سؤال . سعدی . || اندر حصار کردن . || شمردن . || بازداشتن . (زوزنی ). || تیز کردن سنان و جز آن .(تاج المصادر بیهقی ). تیز کردن . (دهار). باریک کردن نوک نیزه و جز آن . || لطیف و باریک شدن گوش ستور. || راندن از وطن . (اقرب الموارد). جلاء. (بلاذری ). جلا شدن . (منتهی الارب ). || هلاک کردن سال قحط ستور و مال مردم را. هلاک کردن تنگ سال ستور را. (از اقرب الموارد). || سطبرشدن سر و شکم و جز آن . || لطیف گردانیدن .نیکو و دقیق کردن . (اقرب الموارد). || معاشرت . مجالست . مصاحبت . - حشر داشتن با ؛ معاشرت داشتن با کسی . - حشر و نشر : که چون رستی از حشر و نشر و سؤال . سعدی . - حشر و نشر داشتن با ؛ مراوده داشتن با کسی . - دیوان حشر ؛ محل اجتماع : قیامتم که به دیوان حشر بازآرند میان آنهمه تشویش در تو می نگرم . سعدی (خواتیم ). امام الهدی صدر دیوان حشر. سعدی (بوستان ). 1- رستاخيز، رستخيز، قيامت، نشور
2- معاد، برانگيختن، بعث
3- آميزش، انس، معاشرت، همنشيني نشر assembling التجميع acele etmek se précipiter eilen correr fretta
کلمه «حشر» در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است و در نوشتهها و متون ادبی و غیرادبی به کار میرود. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
معنی و مفهوم:
حشر به معنای جمع شدن، گرد آمدن یا احضار میباشد.
در متون دینی به معنای قیامت و جمعآوری انسانها برای محاسبه اعمال نیز استفاده میشود.
قواعد املایی:
در نگارش این کلمه باید به املای صحیح آن توجه شود. حشر به صورت «حشر» نوشته میشود و از اشتباهاتی چون «هشر» یا «حشر» نوشته نشود.
استفاده در جمله:
«در روز حشر، انسانها برای پاسخگویی به اعمال خود جمع میشوند.»
در جملههای توصیفی یا بیانی میتوان از کلمه «حشر» بهعنوان اسم استفاده کرد.
نکات نگارشی:
هنگام استفاده از «حشر» در متن، باید به زمینه و مفهوم آن توجه شود. در صورتی که در متن دینی یا فلسفی استفاده میشود، باید با دقت بیشتری به ماهیت کلمه توجه شود.
استفاده از علائم نگارشی مناسب قبل و بعد از «حشر» نیز اهمیت دارد. مثلاً: «حشر، روز حساب است.»
قافیه و وزن در شعر:
در ادبیات فارسی، حشر به دلیل معنای خاص خود، ممکن است در شعر به کار رود و با قافیهها و وزنهای مختلف سازگاری داشته باشد.
با توجه به این نکات میتوان به کاربری صحیح و مؤثر این کلمه در متون مختلف پرداخته و از آن به درستی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حشر" در جمله آورده شده است:
در روز حشر، همه انسانها برای حساب و کتاب به محضر خداوند حاضر خواهند شد.
مطالعهی آثار شاعران بزرگ، مانند حافظ و سعدی، میتواند روح انسان را در روز حشر شاد کند.
در کتابهای مذهبی، حشر به معنای جمعآوری انسانها در روز قیامت آمده است.
وقتی درباره حشر صحبت میکنیم، به سرنوشت انسانها در آخرت اشاره داریم.
حشر نیکوکاران و بدکاران در روز قیامت، موضوعی است که همیشه مورد بحث علمای دین بوده است.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر