جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hašar
assembling  |

حشر

معنی: حشر. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) گوش لطیف و باریک . (واحد و تثنیه و جمع در آن یکسان است ). (آنندراج ). || پر لطیف که بر تیر نهند. || سنان حشر؛ سنان باریک . سنانی باریک . (مهذب الاسماء). || سهم حشر؛ تیر باریک . || قیامت . رستاخیز. رستخیز. یوم الحشر. یوم النشور. روز قیامت :
اگر از من تو بد نداری باز
نکنی بی نیاز روز نیاز
نه مرا جای زیر سایه ٔ تو
نه ز آتش دهی بحشر جواز
زستن و مردنت یکیست مرا
غلبکن در چه باز یا چه فراز.
ابوشکور بلخی .
خدایا ببخشا گناه ورا
بیفزای در حشر جاه ورا.
فردوسی .
بروی سائل از آنگونه شادمانه شوی
که روز حشر بهشتی بروی حورالعین .
فرخی .
بنام و کنیتت آراسته باد
ستایشگاه شعر و خطبه تا حشر.
عنصری .
گویند روی بدکنشان پیش و پس بود
در حشر این سخن به نبی در بنا شده ست .
ناصرخسرو (دیوان تصحیح تقوی ص 53).
بر امید آنکه یابم روز حشر
بر صراط از آتش دوزخ نجات .
ناصرخسرو.
گر تو نگهدار دین و طاعتی امروز
ایزد باشد ترا به حشر نگهدار.
ناصرخسرو.
گر بهشتی تشنه باشد روز حشر
او بهشتی نیست بل خود کافر است .
ناصرخسرو.
حلال و خوش خورو طاعت کن و دروغ مگوی
بر این سه کار بری روز حشر گوی عمل .
ناصرخسرو.
بر تخت ملک بادی تا حشر تاجدار
کامروز در زمانه چو تو تاجدار نیست .
مسعودسعد.
تا به حشر ای دل ار ثنا گفتی
همه گفتی چو مصطفی گفتی .
سنائی .
در جهانی دهان ز خنده ببند
چون برستی ز حول حشر بخند.
سنائی .
آخر ایران که از او بودی فردوس برشک
وقف خواهد بد تا حشربدین شوم حشر.
انوری .
از عنصری بماند و زامثال عنصری
تا روز حشر سیرت محمود مشتهر.
خواجه رشیدالدین .
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد.
سعدی .
- امثال :
این قافله تا به حشر لنگ است .
- روز حشر ؛ روز قیامت :
با تن خود حساب خویش بکن
گرمقری به روز حشر و حساب .
ناصرخسرو.
آنروز که روز حشر باشد
دیوان حساب و عرض منشور.
سعدی (طیبات ).
تهانوی آرد: در اصطلاح عرفا با دو لفظ بعث و معاد مترادف باشند، چنانچه در پاره ای از حواشی شرح عقاید دیده شده . و بر حسب ظاهر به اشتراک لفظی بر جسمانی و روحانی اطلاق شود. جسمانی آن است که برمی انگیزاند خدا بدن مردگان از گورها. و روحانی عبارتست از بازگشت روانها. در حشر علما را اختلافاتیست : یکی آنکه گویند: مراد از حشر ایجاد بعد از فناء است ، یعنی خدای بعد از معدوم ساختن اجزاء اصلیه ٔ بدن ثانیاً آن اجزاء را بازگشت دهد یا آنکه بعد از تفرقه ٔ اجزاء را از یکدیگر و فنا ساختن آنها، دوباره آن اجزاءرا نزد یکدیگر جمع کرده و همه را با یکدیگر مخلوط ساخته و ترکیب آنها را بصورت اصلی بازگرداند. و بر این قول ظاهر این آیه گواهی دهد: اذا مزقتم کل ممزق انکم لفی خلق جدید. (قرآن 7/34). و حقیقت امر آن است که این موضوع ثابت نشده و جزم بر صحت این عقیده نفیاًیا اثباتاً نکرده اند. این قول البته بنابر رای کسانیست که به حشر اجساد و ارواح معتقد میباشند. اما منکرین حشر اجساد میگویند: معاد روحانی عبارتست از جدائی نفس از بدن و پیوستگی نفوس به عالم عقلی یعنی عالم مجردات . و سعادت و شقاوت نفوس در آن عالم بسته به فضائل و رذائل نفسانیه باشد. و در پاره ای از حواشی شرح هدایةالحکمة گوید: معاد روحانی عبارتست از احوال نفس در نیکبختی و بدبختی و آن را آخرت نیز گویند. بهرحال گفتار دانشمندان و عقاید آنان در مسئله معاد ازپنج رای و عقیدت خارج نباشند: اول : ثبوت معاد جسمانی تنها است و آن قول متکلمینی است که نفس ناطقه را نفی کرده اند. دوم : ثبوت معاد روحانی است و بس و آن قول فلاسفه ٔ الهیون باشد. سوم : ثبوت هر دو معاد است با هم و آن قول جمعی بسیار از محققین مانند حلیمی ، غزالی ، راغب ، ابوزید دیوسی ، و معمر از قدماء معتزله و جمهور متأخرین امامیه و بیشتر از ارباب تصوف است . این جماعت گویند: انسان در حقیقت عبارت از نفس ناطقه باشد، و اوست که مکلف و مطیع و گنهکار و مثاب و معاقب است و روان بعد از فنای بدن باقی خواهد بود. چون خدااراده ٔ حشر خلایق کند برای هر روانی کالبد مخصوص باورا بیافریند. و در آن بدن چنانچه در این جهان تصرفاتی داشت هر تصرف را که اراده نماید بجای آرد. و این عمل را نتوان تناسخ نامید. چه این امر بازگشت روح است به سوی اجزاء اصلی از بدن هرچند که بدن اولیه نیست ، چنانچه از قرآن مستفاد میشود که : «کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلوداً غیرها. (قرآن 56/4). و او لیس الذی خلق السموات و الارض بقادر علی ان یخلق مثلهم بلی ...(قرآن 81/36). چهارم : عدم ثبوت هر دو معاد. و این گفتار فلاسفه ٔ طبیعیونست . پنجم : توقف در این اقسام چنانکه جالینوس گفته هنوز مرا روشن نشده است که نفس آیامزاجست و پس از مرگ ، فنای صرف میشود و بازگشت آن محالست یا اینکه روان گوهری است جاویدان و بعد از فسادبدن باقی است ، و ممکن است بازگشتی صورت تحقق یابد. کذا فی شرح مواقف و تهذیب الکلام . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
... ادامه
737 | 0
مترادف: 1- رستاخيز، رستخيز، قيامت، نشور 2- معاد، برانگيختن، بعث 3- آميزش، انس، معاشرت، همنشيني
متضاد: نشر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (حَ) [ ع . ] (مص م .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: haSr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 508
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
assembling
ترکی
acele etmek
فرانسوی
se précipiter
آلمانی
eilen
اسپانیایی
correr
ایتالیایی
fretta
عربی
التجميع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «حشر» در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است و در نوشته‌ها و متون ادبی و غیرادبی به کار می‌رود. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. معنی و مفهوم:

    • حشر به معنای جمع شدن، گرد آمدن یا احضار می‌باشد.
    • در متون دینی به معنای قیامت و جمع‌آوری انسان‌ها برای محاسبه اعمال نیز استفاده می‌شود.
  2. قواعد املایی:

    • در نگارش این کلمه باید به املای صحیح آن توجه شود. حشر به صورت «حشر» نوشته می‌شود و از اشتباهاتی چون «هشر» یا «حشر» نوشته نشود.
  3. استفاده در جمله:

    • «در روز حشر، انسان‌ها برای پاسخگویی به اعمال خود جمع می‌شوند.»
    • در جمله‌های توصیفی یا بیانی می‌توان از کلمه «حشر» به‌عنوان اسم استفاده کرد.
  4. نکات نگارشی:

    • هنگام استفاده از «حشر» در متن، باید به زمینه و مفهوم آن توجه شود. در صورتی که در متن دینی یا فلسفی استفاده می‌شود، باید با دقت بیشتری به ماهیت کلمه توجه شود.
    • استفاده از علائم نگارشی مناسب قبل و بعد از «حشر» نیز اهمیت دارد. مثلاً: «حشر، روز حساب است.»
  5. قافیه و وزن در شعر:
    • در ادبیات فارسی، حشر به دلیل معنای خاص خود، ممکن است در شعر به کار رود و با قافیه‌ها و وزن‌های مختلف سازگاری داشته باشد.

با توجه به این نکات می‌توان به کاربری صحیح و مؤثر این کلمه در متون مختلف پرداخته و از آن به درستی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حشر" در جمله آورده شده است:

  1. در روز حشر، همه انسان‌ها برای حساب و کتاب به محضر خداوند حاضر خواهند شد.
  2. مطالعه‌ی آثار شاعران بزرگ، مانند حافظ و سعدی، می‌تواند روح انسان را در روز حشر شاد کند.
  3. در کتاب‌های مذهبی، حشر به معنای جمع‌آوری انسان‌ها در روز قیامت آمده است.
  4. وقتی درباره حشر صحبت می‌کنیم، به سرنوشت انسان‌ها در آخرت اشاره داریم.
  5. حشر نیکوکاران و بدکاران در روز قیامت، موضوعی است که همیشه مورد بحث علمای دین بوده است.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری