جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hašam
retinue  |

حشم

معنی: حشم . [ ح َ ش َ ] (اِخ ) هندی شاعر فارسی زبان و نامش حسن است و دیوانش در کتابخانه ٔ مجلس شواری ملی موجود است . (فهرست ج 3 ص 246) (ذریعه ج 9 ص 256).
390 | 0
مترادف: 1- غنم، چهارپا، دواب 2- موكب، 3- نعمت 4- مال، مالومنال 5- چاكران، خدمتكاران 6- خويشان، اقوام، وابستگان
متضاد: بيگانگان، غريبه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: اَحشام]
مختصات: (حَ شَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: haSam
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 348
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
retinue | high
ترکی
kızgınlık
فرانسوی
colère
آلمانی
wut
اسپانیایی
enojo
ایتالیایی
rabbia
عربی
حاشية الملك | بطانة الملك , حاشية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «حشم» در زبان فارسی به معنای گروهی از خدمه یا نوکران است. در نوشتار فارسی، برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، نکات زیر را در نظر داشته باشید:

  1. نحوه نگارش: کلمه «حشم» به صورت «حَشَم» (با حرف «ش» و کسره زیر آن) نوشته می‌شود.

  2. جنس کلمه: «حشم» اسم است و به صورت جمع نیز می‌تواند به کار رود. برای جمع این کلمه می‌توان از «حشمان» یا «حشم‌ها» استفاده کرد.

  3. کاربرد: معمولاً این کلمه در متون ادبی، تاریخی یا در گفت‌وگوهای مربوط به گذشته و ساختارهای اجتماعی قدیمی به کار می‌رود.

  4. جملات نمونه: برای فهم بهتر مفهوم کلمه می‌توانید از جملات زیر استفاده کنید:

    • «سراسر قصر پر از حشم و خدم بود.»
    • «حشمان درباری در انتظار فرمان پادشاه بودند.»
  5. گوشزد نگارشی: در نگارش متن‌های رسمی، به کار بردن حشم در جملات و متن‌ها باید با دقت صورت گیرد تا مفهوم و لحن متن حفظ شود.

اگر سوال یا نکته خاصی مدنظر دارید، لطفاً بفرمایید تا بهتر راهنمایی کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "حشم" در جملات آورده شده است:

  1. حشم او در روستای کوچک برای کمک به دیگران همیشه آماده است.
  2. روزهای تعطیل، حشم‌های محله جمع می‌شوند و به بازی و ورزش می‌پردازند.
  3. او به عنوان یک حشم خوب، همیشه سعی می‌کند تا نیازهای خانواده را برطرف کند.
  4. حشم‌های آن زمان به عنوان حمایت‌گران جامعه شناخته می‌شدند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: همراهان، حشمت، ملتزمین، نگهداری، حفظ

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری