جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ruin  |

خراب کردن

معنی: خراب کردن . [ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ویران کردن . منهدم کردن . از بین بردن :
هرگز کسی که خانه ٔ مردم خراب کرد
آباد بعد از آن نبود خانمان او.
سعدی (صاحبیه ).
عشقت بنای صبر بکلی خراب کرد
جورت در امید بیکبار درگرفت .
سعدی (بدایع).
خرابت کند شاهد خانه کن
برو خانه آباد گردان بزن .
سعدی (بوستان ).
بناز اگر بخرامی جهان خراب کنی
بخون بنده اگر تشنه ای حلال ای دوست .
سعدی (بدایع).
|| شکستن . بهم ریختن . (از قبیل دل و فکر) پریشان کردن :
دلی خراب مکن بیگنه اگر خواهی
که سالها بودت خانمان ملک آباد.
سعدی .
|| تباه کردن . مشوب کردن . فاسد کردن . || از پای در افکندن ، چنانکه شراب بسیار باده خوار را. سخت کسی رامست کردن :
شرابم ده و روی دولت ببین
خرابم کن و گنج حکمت ببین .
حافظ.
زآن پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما راز جام باده ٔ گلگون خراب کن .
حافظ.
... ادامه
1593 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1077
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
ruin | destroy , take down , wreck , pull down , muck , disfigure , corrupt , deteriorate , spoil , muddle , demolish , devastate , impair , batter , debauch , unmake , botch , dilapidate , immoralize , ruinate , undo , vitiate , wrack
عربی
خراب | تدمير , دمار , تخريب , خربة , انهيار , بقايا , سبب الخراب , تلف , خرب , تهدم , أذي , دمر , فقر , أحبط , سلب المرأة عفافها , انهار , افتقر , فلس , ألحق الضرر ب , يخرب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

در زبان فارسی، کلمه "خراب کردن" به عنوان یک فعل ترکیبی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در اینجا چند نکته و قاعده نگارشی مرتبط با آن را بررسی می‌کنیم:

  1. فعل ترکیبی: "خراب کردن" شامل دو قسمت است: "خراب" (صفت) و "کردن" (فعل). این نوع ترکیب معمولاً به ایجاد یک فعل جدید منجر می‌شود که معنای خاصی دارد.

  2. معنی: "خراب کردن" به معنای آسیب رساندن به چیزی یا از بین بردن کارکرد آن است. این فعل معمولاً زمانی به کار می‌رود که چیزی به وضعیتی ناکارآمد یا نامطلوب دچار می‌شود.

  3. زمان فعل: مانند تمامی افعال، "خراب کردن" می‌تواند در زمان‌های مختلف صرف شود؛ به عنوان مثال:

    • حال: من خراب می‌کنم.
    • گذشته: من خراب کردم.
    • آینده: من خراب خواهم کرد.
  4. فعل ماضی: وقتی که "خراب کردن" در گذشته استفاده می‌شود، معمولاً با توجه به فاعل هم باید برای زمان جمله استفاده شود.

  5. نکات نگارشی:
    • بین دو جزء ترکیبی (خراب و کردن) باید بدون فاصله نوشته شوند.
    • در نوشتار رسمی و ادبی، از به‌کارگیری این اصطلاح در زمینه‌های جدی و مهم، مانند کارهای فنی یا هنری، باید با احتیاط استفاده شود تا از برداشت معنایی نادرست جلوگیری شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "خراب کردن" در نگارش‌های مختلف استفاده کنید.


واژگان مرتبط: سربه سر کردن، فاسد کردن، سیاه کردن، فنا کردن، نابود کردن، از بین بردن، ویران کردن، کشتن، تباه کردن، پیاده کردن، پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن، دریافت کردن، پهن کردن، الوده کردن، زشت کردن، از شکل انداختن، بد شکل کردن، بدنما کردن، بد ریخت کردن، فاسد شدن، بدتر کردن، روبزوال گذاشتن، عیب دار کردن، ضایع کردن، پوسیده شدن، ناگوار کردن، درهم و برهم کردن، گیج کردن، گرفتار کردن، خرد کردن، تاراج کردن، پایمال کردن، معیوب کردن، زیان رساندن، خرد ساختن، ضعیف کردن، خمیر درست کردن، داغان کردن، پی درپی زدن، با خمیر پوشاندن، هرزه کردن، الواطی کردن، خلع مقام کردن، از خاصیت انداختن، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، بحال ویرانی دراوردن، منهدم کردن، معدوم کردن، باطل کردن، خنثی کردن، بی اثر کردن، واچیدن، بیابرو کردن، بلا اثر کردن، معیوب ساختن، ناپاک ساختن، خرد و متلاشی شدن، ویران شدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری