جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xarāš
scratch  |

خراش

معنی: خراش . [ خ َ ] (اِخ ) ابن امیه بن ربیعةبن فضل بن منقدبن عفیف بن کلیم بن حبشه بن سلول خزاعی کلیبی . ابن کلبی او را با کنیه ٔ ابانضلة ذکر کرده است و او حلیف بنی مخزوم می باشد. وی مریسیع و حدیبیه رادید و سر پیغمبر را تراشید. ابن سکن از او حدیثی واحد نقل کرده است که گفت : من سر پیغمبر را در ناحیه ٔ مروة در عمرةالقضیه اصلاح کردم . ابوعمر او را خراش بن امیةبن فضل کعبی نام می برد و در ترجمه ٔ حال او می آورد که او حدیبیه و خیبر را دید و رسول خدا او را سواربر شتری بنام ثعلب بمکه فرستاد. قریشی ها او را آزارکردند و قصد کشتن او را داشتند، ولی حبشیان مانع ازکشتن او شدند، لذا او توانست که بازگردد. پس از او عثمان به این ماموریت رفت . ابوعمر او را خراش بن امیه بن فضل کلیبی سلولی آورده است و گفته در صحابه بغیر او کس دیگر نمی شناسد. (از اصابه ج 1 قسم 1 ص 107).
... ادامه
304 | 0
مترادف: تراش، خدشه، زخم، سايش، اثر زخم، خراشيدگي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (خَ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: xarAS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1101
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
scratch | scrape , abrasion , scuff , graze , rift , attrition , chafe , chap , scab , scotch
ترکی
çizik
فرانسوی
gratter
آلمانی
kratzen
اسپانیایی
rascar
ایتالیایی
graffio
عربی
خدش | جلفة , خدشة , خمشة , خربشة , شج , صرير خفيف , قرصة , شطب , بدأ من الصفر , خمش , حفر بأظافره , حك جلده , انكرش , نحت , جمع , صر صريرا خفيفا , ألغى , يخدش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خراش" در زبان فارسی به معنای آسیب سطحی یا بریدگی کوچک بر روی پوست یا هر سطح دیگری است. در مورد قواعد نگارشی و به‌کارگیری این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "خراش" به همین شکل نوشته می‌شود و باید به دقت املای آن رعایت شود.

  2. نشانه‌های جمع: برای جمع بستن این کلمه، می‌توان از "ها" استفاده کرد. به عنوان مثال: "خراش‌ها".

  3. به کارگیری در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان اسم در جملات استفاده می‌شود. مثلاً:

    • "بر روی پوست او چند خراش وجود داشت."
    • "خراش‌های ناشی از سقوط، به زودی بهبود یافتند."
  4. قید کردن صفت: می‌توانید برای توصیف خراش، از صفات مختلف استفاده کنید. مثلاً:

    • "خراش عمیق"
    • "خراش جزئی"
  5. استفاده در اصطلاحات: این واژه ممکن است در عبارات و اصطلاحات خاص نیز کاربرد داشته باشد. مثلاً: "خراشیدن سطح".

در نهایت، توجه به نوع جملات و ساختارهای زبانی می‌تواند به تقویت نگارش کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خراش" در جمله آورده شده است:

  1. او بچه‌ای بود که همیشه در حال بازی بود و هر روز خراش‌های جدیدی روی زانوهایش داشت.
  2. هنگام کار با چاقو، ناگهان دستش خراش برداشت و خون از آن بیرون آمد.
  3. بی‌احتیاطی در هنگام دوچرخه‌سواری باعث شد که او برروی آسفالت خراش بردارد.
  4. درختی که در حیاط کاشته بودیم، به خاطر باد شدید، خراش‌هایی روی تنه‌اش پیدا کرد.
  5. او با یک خراش کوچک بر روی پوستش از دکتر درخواست کرد تا به آن رسیدگی کند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


واژگان مرتبط: چرک نویس، خراشیدگی، اثر خراش، گیر، گرفتاری، سایش، ساییدگی، صدای خراش، چاک، بریدگی، دریدگی، اصطکاک، مالش، عصبانیت، پوست رفتگی، مرد، شکاف، مشتری، جوانک، ترک، جرب، حکه، پوست زخم، گر، نوار چسب اسکاچ، خر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری