جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xoši
joy  |

خوشی

معنی: خوشی . [خوَ / خ ُ ] (حامص ) شادی . فرح . سرور. شعف . نشاط. خوشحالی . خرسندی . آسایش . راحت . عشرت . عیش . خرمی . (ناظم الاطباء). خوشدلی . طرب . (یادداشت مؤلف ) :
چنین گفت خرم دلی رهنمای
که خوشی گزین زین سپنجی سرای .
فردوسی .
گرازیدن گورو آهو بدشت
برینگونه بر چند خوشی گذشت .
فردوسی .
چو این روزگار خوشی بگذرد
چو پولاد روی زمین بفسرد.
فردوسی .
بشادی بباش و بنیکی همان
ز خوشی مپرداز دل یک زمان .
فردوسی .
اینت خوشی و اینت آسانی
روز صدقه است و بخش و قربانی .
فرخی .
بدین خرمی و خوشی روزگار
بدین خوبی و خرمی شهریار.
فرخی .
شادی و خوشی امروزبه از دوش کنم .
منوچهری .
هم از بوسه شکر بسیار خوردند
هم از بازی خوشی بسیار کردند.
(ویس و رامین ).
و این شهر را سخت دوست داشتی که آنجا روزگار بخوشی گذاشته بود. (تاریخ بیهقی ). معروض میدارم این سخن را بخوشی دل . (تاریخ بیهقی ).
جهان چو روضه ٔ رضوان نماید از خوشی
هر آنگهی که در او بنگری بعین رضا.
سوزنی .
در آن مجلس خوشی را باز کردند
نوا بر میزبان آغاز کردند.
نظامی .
تو خوشی جویی درین دار الم
دلخوشی این جهان درد است و غم .
عطار.
نداندکسی قدر روز خوشی
مگر روزی افتد به سختی کشی .
سعدی (بوستان ).
- امثال :
خوشی آزارش میدهد .
خوشی زیر دلش زده .
- ناخوشی ؛ ناراحتی :
- خوشی عیش ؛ شادی و آسایش زیست :
کنون بدانند از خرمی و خوشی عیش
که چون زیند خوش از عدل پادشاه زمان .
فرخی .
که تا چند ازین جاه و گردنکشی
خوشی را بود در قفا ناخوشی .
سعدی .
|| لذت . (یادداشت مؤلف ) :
ایدون فروکشی بخوشی آن می حرام
گویی که شیر مام ز پستان همی مکی .
کسائی .
ز خوشی گیتی چه دارید بهر
ز گردون جدا نیست تریاک و زهر.
فردوسی .
تا بود لهو و خوشی اندر عشق .
فرخی .
چون شهد و شکر عیشی از خوشی و شیرینی
چون ریگ روان جیشی از پری و بسیاری .
منوچهری .
غلام و جام می را دوست دارم
نه جای طعنه و جای ملام است
همی دانم که این هر دو حرامند
ولیکن این خوشیها در حرام است .
منوچهری .
آن گل که مر او را بتوان خورد بخوشی
وز خوردن آن روی شود چون گل پر بار.
منوچهری .
|| خوبی . نیکویی . بهتری . مقابل بدی . مهربانی . عزت . احترام . بزرگواری :
بیامد هم آنگه خجسته سروش
بخوشی یکی راز گفتش بگوش .
فردوسی .
تا هیچ بدی و ناهمواری از او در وجود نیاید بگفتار و کردار الا نیکویی و خوشی . (نوروزنامه ٔ خیام ).
|| نیکی . احسان :
ز خوشی و خوی خردمندیم
بهانه چه داری که نپسندیم .
اسدی .
|| نزهت . سرسبزی . خرمی :
یکی شهر دید از خوشی چون بهشت
در و دشت و کوهش همه باغ و کشت .
اسدی .
ز خوشی بود مینوآباد نام
چو بگذشت از او پهلوان شادکام .
اسدی .
|| عشوه . ناز :
خوب داریدش کز راه دراز آمد
با دوصد کشی و با خوشی و ناز آمد.
منوچهری .
|| قشنگی . لطافت . زیبایی :
بهار اگر نه ز یک مادر است با تو چرا
چو روی تست بخوشی و رنگ و بوی و نگار.
فرخی .
روز خوش می خور و شب خوش ببر اندر کش
دلبر از خوشی و نرمی چو خز ادکن .
فرخی .
|| مقابل درد. مقابل رنج . مقابل ناراحتی . مقابل کسالت . مقابل مرض :
همه درد و خوشی تو شد چو خواب
بجاوید ماندن دلت را متاب .
فردوسی .
درستی و هم دردمندی بود
گهی خوشی و گه نژندی بود.
فردوسی .
شما را خوشی جستم و ایمنی
نهان کردن کیش اهریمنی .
فردوسی .
از دلاویزی و تری چون غزلهای شهید
وز غم انجامی و خوشی چون ترانه ٔ بوطلب .
فرخی .
جهان ما به مثل می شده ست و ما می خوار
خوشیش بسته به تلخی و خرمی به خمار.
قمری (از ترجمان البلاغه ٔ رادویانی ).
دوران بقا چو باد صحرا بگذشت
تلخی و خوشی و زشت وزیبا بگذشت .
سعدی (گلستان ).
|| مقابل تلخی . شیرینی :
تا به تلخی نبود شهد شهی همچو شرنگ
تا به خوشی نبود صبر سقوطر چو شکر.
فرخی .
|| ملایمت . آرامش . صفا. (یادداشت مؤلف ) :
گر ز آنکه جرم کردم کاین دل بتو سپردم
خواهم که دل بر تست تو باز من سپاری
دل بازده بخوشی ورنه ز درگه شه
فردات خیلتاشی ترک آورم تتاری .
منوچهری .
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی .
سعدی (گلستان ).
چو با سفله گویی بلطف و خوشی
فزون گرددش کبر و گردنکشی .
سعدی (گلستان ).
پیش قاضی برد که مهر بده
بخوشی نیستت بقهر بده .
اوحدی .
|| عذوبت در آب . (یادداشت مؤلف ). || سعادت . (یادداشت مؤلف ). || تسلی . (ناظم الاطباء).
... ادامه
744 | 0
مترادف: استراحت، بهجت، خوبي، خوش گذراني، سرور، سعادت، سلوت، شادخواري، طرب، عشرت، عيش، غنج، كامراني، كيف، لهو، لهوولعب، مسرت، ملاهي
متضاد: ناخوشي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (حاصل مصدر)
مختصات: (خُ) (حامص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: xoSi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 916
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
joy | pleasure , delight , fun , enjoyment , gladness , consolation , rejoicing , joyfulness , merriment , hilarity , jollity , jamboree , merrymaking , mirth , glee , solace , ball , exhilaration , frolic , festivity , gaiety , gasser , gust , jocundity , jollification , joyance , lark , laverock , pleasance , spree
ترکی
khushi
فرانسوی
khushi
آلمانی
khushi
اسپانیایی
khushi
ایتالیایی
khushi
عربی
خوشي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «خوشی» در زبان فارسی به معنای شادی، خوشحالی و لذت است. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، باید به برخی نکات توجه کرد:

  1. نگارش صحیح: کلمه «خوشی» به صورت درست و بدون هیچگونه اشتباهی تلفظ و نوشته شود.

  2. نحوه استفاده:

    • «خوشی» می‌تواند به عنوان اسم استفاده شود: «او در این جشن خوشی زیادی داشت.»
    • می‌توان آن را در ترکیب با سایر کلمات به کار برد: «خوشی‌های زندگی»، «لحظات خوشی».
  3. توجه به جمع: جمع «خوشی» به صورت «خوشی‌ها» نوشته می‌شود.

  4. نکات نگارشی:

    • در صورتی که «خوشی» را در جمله‌ای به کار می‌برید، باید ساختار جمله را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که مفهوم واضح باشد.
    • برای بیان احساس یا حالت، می‌توانید از فعل‌های مناسب استفاده کنید: «او از خوشی در پوست خود نمی‌گنجید.»
  5. استفاده در شعر و ادبیات: «خوشی» به عنوان یک واژه احساسی، در اشعار و متون ادبی بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند به زیبایی متن افزوده و احساسات را منتقل کند.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی و زیبایی از کلمه «خوشی» در نوشته‌های خود بهره ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه “خوشی” در جمله آورده شده است:

  1. زندگی پر از خوشی و شادی می‌تواند به روحیه انسان کمک کند.
  2. ما در جشن تولد او، لحظات خوشی را تجربه کردیم.
  3. بعضی از کوچک‌ترین چیزها می‌توانند خوشی زیادی به زندگی ما بیاورند.
  4. خوشی‌های ساده مانند یک پیاده‌روی در طبیعت می‌تواند معجزه کند.
  5. او همیشه به دنبال راه‌هایی برای افزایش خوشی در زندگی‌اش است.

اگر سوال دیگری دارید یا نیاز به مثال بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری