جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

dās
sickle  |

داس

معنی: داس . (اِخ ) دهی از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در 17هزارگزی شمال باختری قدمگاه . کوهستانی ، معتدل و دارای 5 تن سکنه است . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . شغل اهالی آن زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
... ادامه
630 | 0
مترادف: داسغاله، داسه، كاخشوك، منجل، منگال
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: dās] ‹داسه›
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: dAs
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 65
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
sickle | scythe
ترکی
orak
فرانسوی
faucille
آلمانی
sichel
اسپانیایی
hoz
ایتالیایی
falce
عربی
منجل | المنجل ستة نجوم في برج الأسد , المنجل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "داس" در زبان فارسی واژه‌ای است که به یک ابزار زراعی اشاره دارد و دارای قواعد نگارشی خاص خود است. در ادامه به بررسی برخی از قواعد و نکات مربوط به این کلمه می‌پردازیم:

1. نحوه نگارش:

  • کلمه "داس" به صورت جدا نوشته می‌شود و هیچ نیازی به نوشتن با حروف بزرگ یا کوچک خاصی ندارد، مگر در آغاز جمله.

2. تلفظ:

  • تلفظ این کلمه به شکل [dɒs] است و در لهجه‌های مختلف ممکن است کمی متفاوت باشد.

3. مفاهیم و معانی:

  • داس به عنوان یک ابزار از دوران‌های قدیم برای درو کردن گیاهان در مزارع مورد استفاده قرار می‌گرفته است.
  • در زبان مجازی، کلمه "داس" می‌تواند به عنوان نمادهای مختلف در متون ادبی یا شعری مورد استفاده قرار گیرد.

4. صرف و نحو:

  • "داس" می‌تواند به عنوان اسم در جملات استفاده شود و معمولاً به صورت مفرد به کار می‌رود:
    • مثال: "او با داس به کار مشغول بود."

5. جمع:

  • جمع کلمه "داس" به صورت "داس‌ها" نوشته می‌شود.
    • مثال: "کشاورزان تعدادی داس‌ها را برای کار آماده کرده بودند."

6. کاربرد در جملات:

  • "داس یکی از ابزارهای قدیمی برای برداشت محصولات زراعی است."
  • "در فرهنگ‌ مردم، داس نمادی از زحمت و تلاش است."

7. استعاره و نماد:

  • در ادبیات و شعر فارسی، داس ممکن است به عنوان نماد مرگ یا پایان یک دوره مورد استفاده قرار گیرد.

این نکات می‌توانند به شما در نگارش صحیح و استفاده مؤثر از کلمه "داس" کمک کنند. اگر سوال خاصی در مورد این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند جمله با کلمه "داس" آورده شده است:

  1. کشاورز با داس محصول گندم را برداشت کرد.
  2. داس یکی از ابزارهای سنتی برای درو کردن گیاهان است.
  3. او داس را به دقت تیز کرد تا کارش در باغ راحت‌تر شود.
  4. در فصل برداشت، صداهای داس به گوش می‌رسید که نشان‌دهنده تلاش کشاورزان بود.
  5. داس نماد سخت‌کوشی و ارتباط انسان با طبیعت است.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا موضوع خاصی مدنظرتان است، لطفا بفرمایید!


واژگان مرتبط: دهره

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری