جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: داور. [ وَ ] (اِخ ) مرحوم میرزا علی اکبرخان داور وزیر عدلیه و وزیر مالیه ٔ معروف در دوره ٔ سلطنت رضاشاه پهلوی که قبل از اتخاذ نام خانوادگی «داور» معروف بود به میرزاعلی اکبرخان مدعی العموم ، تحصیلات خود را ابتدا در تهران و بعد در سویس ، که مدتها در آنجا مقیم بود، به پایان رسانید و سپس اندکی بعد از سنه 1300 هَ. ش . به تهران معاودت نمود و از آن به بعد ترقیات سریع نمود و در کابینه های مختلفه متناوباً بوزارت فواید عامه و وزارت عدلیه و وزارت مالیه منصوب شد و متدرجاً در نتیجه هوش و کفایت و فعالیت خود یکی از مشاهیر رجال دولت گردید بطوری که در سنین اواخر عمر خود مرحوم داور با مرحوم تیمورتاش وزیر دربار دو رکن عمده ٔ بسیار با نفوذ دولت را تشکیل میدادند. داور در شب چهارشنبه بیست ویکم بهمن سال 1315 هَ . ش . شمسی مطابق بیست و هشتم ذی القعده سنه ٔ 1355 هَ . ق . انتحار نمود، از قرار مذکور به سم ، و در صفائیه در حوالی تهران مدفون شد. سن او در حدود پنجاه سال بود. (وفیات معاصرین بقلم آقای محمد قزوینی . مجله یادگار سال سوم شماره ٔ 6 و 7). تشکیلات نوین دادگستری ایران ازوست . حاكم، حكم، قاضي، ميانجي، هيربد referee, arbitrator, arbiter, juror حكم، حكم في مباراة، قام بمهمة الحكم hakem arbitre schiedsrichter árbitro arbitro داور مسابقات، میانجی، منصف، حکم، قاضی، مصدق، عضو هيئت منصفه
کلمه «داور» در زبان فارسی به معنای شخصی است که در یک مسابقه یا اختلاف، قضاوت میکند. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، چند نکته را در نظر بگیرید:
جنس کلمه: «داور» به معنای قاضی یا فردی که قضاوت میکند، به طور کلی جنس مذکر دارد. اما میتوان از واژههای دیگر مانند «داور زن» یا «داوران» برای اشاره به جنسیتهای مختلف یا جمع استفاده کرد.
مفرد و جمع:
مفرد: داور
جمع: داوران
ترکیب با دیگر واژهها: کلمه «داور» میتواند در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود، مثلاً: «داور بازی»، «داور مسابقه»، و «داور میدان».
قید و وصف: هنگام توصیف داور میتوان از صفتهای مرتبط استفاده کرد، مثلاً: «داور منصف»، «داور بیطرف»، و «داور حرفهای».
نوشتار صحیح: کلمه «داور» باید به درستی و بدون غلط املایی نوشته شود و در جملات با توجه به ساختار صحیح زبان فارسی به کار رود.
جملهسازی:
«داور بازی فوتبال به سرعت تصمیم خود را اعلام کرد.»
«داوران مسابقه با دقت قوانین را رعایت کردند.»
استفاده صحیح از کلمه «داور» در زبان فارسی موجب انتقال دقیقتر پیام و مفهوم مورد نظر میشود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "داور" در جمله آورده شده است:
داور مسابقه تصمیم مهمی در مورد خطای بازیکن گرفت.
او به عنوان داور در رقابتهای ملی فوتبال انتخاب شد.
داور بعد از مشورت با کمکداور، تصمیم نهایی را اعلام کرد.
همه بازیکنان باید به تصمیمات داور احترام بگذارند.
داور با سوت خود آغاز مسابقه را اعلام کرد.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا در زمینه خاصی میخواهید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر