جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
708
اطلاعات بیشتر واژه
واژه درفش
معادل ابجد 584
تعداد حروف 4
تلفظ de(o,a)rafš
نقش دستوری اسم
ترکیب (بن مضارعِ درفشیدن) [قدیمی]
مختصات ( ~.) (اِ.)
آواشناسی derafS
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر درفش
پخش صوت

درفش . [ دِ رَ ] (اِ) داغ که نهند. داغی که بر تن مجرم نهند مقر شدن را. دروش . سمه .عاذور. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دروش شود.
- داغ و درفش کردن ؛ تعذیر. (یادداشت مرحوم دهخدا).
|| آلت کفشگران و موزه دوزان و غیر اینها. (لغت فرس اسدی ). افزاریست کفش دوزان و امثال ایشان را. (برهان ). دست افزاریست که کفش دوزان و امثال ایشان بدان کارکنند. (آنندراج ). آلتی است که بدان در چرم سوراخ کنند و آنرا به هندی ستالی گویند. (غیاث ). آلت سرتیز آهنین که سراجان و کفشگران و امثال آنان دارند. (شرفنامه ٔ منیری ). در تداول شوشتر آنرا دِرَوش گویند. (لغت محلی شوشتر، خطی ). آلت سراجان و کفشگران . سوزن گونه ای کفاشان را. آلتی است نوک تیز با دسته ٔ چوبین کفشگران و موزه دوزان را که بدان چرم سوراخ کنند و سپس سوزن برشته کرده از آن سوراخ در گذرانند. (یادداشت مرحوم دهخدا). آدِرَم . (برهان ). أدرام . أشفْی ̍. (دهار). بیز. سِراد. سَرید. مِخْرَز. (از منتهی الارب ). مِخْصَف . (دهار). مِسْرَد. (ملخص اللغات ) :
از شعر جبه باید و از گبر پوستین
باد خزان برآمد، ای بوالبصر، درفش .
منجیک (از فرهنگ اسدی ).
با درفش ار طپانچه خواهی زد
بازگردد به تو هرآینه بد.
عنصری .
مکن روز بر خویشتن بر بنفش
به بازیچه پنجه مزن بر درفش .
عنصری .
زبان چون درفش و دهن چون تغار
یکایک پراکنده بر دشت و غار.
اسدی .
با درفش پنجه زدن احمقی باشد. (قابوسنامه ).
گر تو به قفا با درفش کوشی
دانی که علی حال بر محالی .
ناصرخسرو.
وآن باد چون درفش دی و بهمن
خوش چون بخار عود مطرا شد.
ناصرخسرو.
مشت هرگز بر نیاید با درفش
پنبه با آتش کجا یارد چخید.
مسعودسعد.
ای کرده دل خصم خلاف تو بنفش
مشت است دل خصم و خلاف تو درفش .
امیرمعزی (ازآنندراج ).
نباید تپانچه زدن با درفش
بدیدم درِ آن سخن می زنی .
انوری .
گفت کآن گربزی و رایت کو
وآن درفش گره گشایت کو.
نظامی .
خرد رشته ٔ در یکتای تو
درفش گره بازکن رای تو.
نظامی .
من که فرزند محمد رسول اﷲام روزی چندین درفش می زنم تا قوتی بدست آرم و تو [ عبداﷲ ] با چندین کوکبه میروی . (تذکرةالاولیاء عطار).
مشو در تاب اگرزلفم ترا کشت
درفش است این چرا بر وی زنی مشت .
اوحدی (ده نامه ).
جُزاءة؛ دسته ٔ درفش و کارد و مانند آن . (منتهی الارب ).
- امثال :
یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز (یک درفش ) به دیگران . (امثال و حکم ).
مشت با درفش زدن . مشت و درفش ، دو ضد، دو فراهم نشدنی ، دو گرد نیامدنی . (امثال و حکم ).
1- بيرق، پرچم، رايت، علم، لوا 2- فوطه 3- دروش
awl, banner, forthcoming, bradawl, gimlet, oriflamme, vexillum, the door
مخرز، مثقاب للجلد، awl
onun kapısı
sa porte
seine tür
su puerta
la sua porta
سوراخ کن، شعار، بیرق، نشان، نوک پهن، گردبر، مته، سوراخ کننده، شعله زرین، قوت قلب، چیز برجسته، پرچم نصب شده در میدان

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "درفش" در زبان فارسی به معنای پرچم یا عَلم و نماد قدرت و افتخار است. این کلمه در ادبیات فارسی و در متون تاریخی به خصوص در اشاره به پرچم‌های ملی یا مذهبی به کار می‌رود. برای نوشتن و استفاده صحیح از "درفش"، می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

  1. آوایی: "درفش" به صورت "derafash" تلفظ می‌شود و معکوس آن “شفراد” نیز به همین شکل نوشته می‌شود.

  2. زبان رسمی و غیررسمی: در نوشتار رسمی، باید از کلمات دارای ساختار صحیح و رسمی استفاده کرد. بنابراین در متون ادبی و مقاله‌ها، باید به کار بردن "درفش" به‌درستی انجام شود.

  3. نحوه به‌کارگیری: هنگام استفاده از کلمه "درفش" در جملات، توجه به هم‌نشینی‌های آن با دیگر واژه‌ها و ساختارهای زبانی مهم است. مثلاً:

    • "درفش بزرگی برفراشته شده بود."
    • "در تاریخ ایران، درفش کاویانی نشانه قدرت و مقاومت بوده است."
  4. نوشته‌گری: در فضاهای ادبی و هنری، می‌توان کلمه "درفش" را با تزیین و در ترکیب با دیگر عناصر معنایی به کار برد؛ مثلاً در اشعار و نثرهای ایرانی.

در کل، "درفش" واژه‌ای معتبر با معانی عمیق فرهنگی و تاریخی است که استفاده صحیح از آن در نگارش منتج به انتقال مفاهیم غنی و عمیق فرهنگی می‌گردد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی