جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
619
اطلاعات بیشتر واژه
واژه درفش
معادل ابجد 584
تعداد حروف 4
تلفظ de(o,a)rafš
نقش دستوری اسم
ترکیب (بن مضارعِ درفشیدن) [قدیمی]
مختصات ( ~.) (اِ.)
آواشناسی derafS
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر درفش
پخش صوت

درفش . [ دِ رَ ] (اِ) برق و فروغ و روشنی . (از جهانگیری ) (برهان ). رشیدی گوید به این معنی درخش است نه درفش . (از آنندراج ) :
درفشی بزد چشمه ٔ آفتاب
سر شاه گیتی درآمد ز خواب .
فردوسی .
ز دریا چو خورشید برزد درفش
چو مصقول گشت آن هوای بنفش .
فردوسی .
سپیده چو برزد ز بالا درفش
درخشان کندروی چرخ بنفش .
فردوسی .
جهان شد ز گرد سواران بنفش
زمین پر ستاره هوا پر درفش .
فردوسی .
بر کنار دوزخ بایستد و دوزخ زفیر می کند و شرر می اندازد، علی (ع ) زمام او بدست گیرد، دوزخ گوید: جز یا علی فان نورک أطفاء لهبی ؛ بگذر که نور تو درفش من بنشاند، او گوید بیارام ای دوزخ ، آنگه مقاسمه کند گوید: یا نار هذا الی هذا لک . (از تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 2 ص 145 در تفسیر این آیه از سوره ٔ مائده : یریدون أن یخرجوامن النار و ما هم بخارجین منها و لهم عذاب مقیم . (قرآن 37/5). در زمین فسادی کنند و تباهی ، گفتند اصل یأجوج و مأجوج من أجیج النار، از درفش آتش ، یعنی به کثرت و اضطراب چون درفش آتش اند. (از تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 3 ص 448 در تفسیر این آیه ٔ سوره ٔ کهف : قل انما أنا بشر مثلکم یوحی الی ّ أنما الهکم اله واحد. (قرآن 110/18). أحاط بهم سرادقها. (قرآن 18 / 29)؛ یعنی دودی که دم بازگیرد لا ظلیل ؛ نه سایه گستر، ولایغنی من اللهب ؛ و سود ندارد و بنگریزاند از درفش آتش دفع نکند آن را چنانکه حجاب سایه گستر منع باشد ازدرفش آتش ، انها ترمی بشرر کالقصر؛ یعنی دوزخ می اندازد به هر درفشی چند کوشکی ، و شرر درفش آتش باشد که ازو می جهد و اشتقاق او از ظهور است من قولهم شررت الثوب اذا نشرته ، هر درفش بزرگی چند کوشکی باشد. (از تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 5 ص 457)، در تفسیر این آیه از سوره ٔ المرسلات : والمرسلات عرفاً... (قرآن 77 / 1). || چیزی که درخشان باشد. (برهان ). || پرنیان و منسوج .
1- بيرق، پرچم، رايت، علم، لوا 2- فوطه 3- دروش
awl, banner, forthcoming, bradawl, gimlet, oriflamme, vexillum, the door
مخرز، مثقاب للجلد، awl
onun kapısı
sa porte
seine tür
su puerta
la sua porta
سوراخ کن، شعار، بیرق، نشان، نوک پهن، گردبر، مته، سوراخ کننده، شعله زرین، قوت قلب، چیز برجسته، پرچم نصب شده در میدان

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "درفش" در زبان فارسی به معنای پرچم یا عَلم و نماد قدرت و افتخار است. این کلمه در ادبیات فارسی و در متون تاریخی به خصوص در اشاره به پرچم‌های ملی یا مذهبی به کار می‌رود. برای نوشتن و استفاده صحیح از "درفش"، می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

  1. آوایی: "درفش" به صورت "derafash" تلفظ می‌شود و معکوس آن “شفراد” نیز به همین شکل نوشته می‌شود.

  2. زبان رسمی و غیررسمی: در نوشتار رسمی، باید از کلمات دارای ساختار صحیح و رسمی استفاده کرد. بنابراین در متون ادبی و مقاله‌ها، باید به کار بردن "درفش" به‌درستی انجام شود.

  3. نحوه به‌کارگیری: هنگام استفاده از کلمه "درفش" در جملات، توجه به هم‌نشینی‌های آن با دیگر واژه‌ها و ساختارهای زبانی مهم است. مثلاً:

    • "درفش بزرگی برفراشته شده بود."
    • "در تاریخ ایران، درفش کاویانی نشانه قدرت و مقاومت بوده است."
  4. نوشته‌گری: در فضاهای ادبی و هنری، می‌توان کلمه "درفش" را با تزیین و در ترکیب با دیگر عناصر معنایی به کار برد؛ مثلاً در اشعار و نثرهای ایرانی.

در کل، "درفش" واژه‌ای معتبر با معانی عمیق فرهنگی و تاریخی است که استفاده صحیح از آن در نگارش منتج به انتقال مفاهیم غنی و عمیق فرهنگی می‌گردد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی