جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: دروا شدن . [ دَرْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) واشدن . معلق شدن . آویخته شدن . برآمدن : تیصیص ؛ گشاده و دروا شدن زمین به روئیدن گیاه (از منتهی الارب )؛ دروا شدن گیاه به شکوفه . (از منتهی الارب ).نَسع، نُسوع ؛ دروا شدن گوشت بن دندان از دندان و فروهشته و سست گردیدن . (از منتهی الارب ). نِقض ؛ زمین که دروا شده باشد بوقت برآمدن سماروغ از وی . (صراح ). - درواشده ؛ برجوشیده . برآمده : قُلاع ، قُلاعة، قِلْفِعة، خاک درواشده که زیر او سماروغ برآمده باشد. (منتهی الارب ). || راست ایستادن . برپا شدن . نصب شدن . (ناظم الاطباء). بپا خاستن . برخاستن . رو به هوا شدن : انتعاش ؛دروا شدن افتاده از لغزش . (از منتهی الارب ). انتعاص ؛دروا شدن افتاده . (از منتهی الارب ). تناهض ؛ بسوی یکدیگر دروا شدن دو خصم در حرب . (صراح ). شُصُوّ، شُصی ّ،شَظی ̍؛ دروا شدن هر دو دست و پای مرده . (از منتهی الارب ). شُصُوّ، پر گردیدن مشک پس دروا شدن قوائم آن . (از منتهی الارب ). شول ، شولان ؛ بلند و دروا شدن دم . (از منتهی الارب ). قُفوف ؛ دروا شدن و برخاستن موی بر تن از ترس و جز آن . (از منتهی الارب ). قَوْمة؛ دروا شدن میان رکوع و سجود. (از منتهی الارب ). لَع، لَعاً؛ کلمه ای که به مردم شکوخیده گویند تا از لغزش دروا شود.(منتهی الارب ). نُهوض ؛ دروا شدن و بال گستردن مرغ جهت پریدن . (از منتهی الارب ) (از صراح ). شاصیة؛ خیک درآکنده که پایچه های آن دروا شده باشد. (منتهی الارب ). - درواشده ؛ راست ایستاده . برپاشده . بپاخاسته .برخاسته : شاصی ؛ مرد پای درواشده . (منتهی الارب ). || معلق شدن . سرنگون گشتن . واژگون شدن . || پراکنده شدن . منتشر شدن : بانگ گفت بد چو دروا می شود از سقر تا خود چه در وامی شود. مولوی . رجوع به دروای و دروای شدن شود. during خلال، أثناء، في، من خلال، إبان، طوال
کلمه «دروا شدن» به معنی باز شدن یا درب باز شدن است و در زبان فارسی بهطور خاص استفاده میشود. در اینجا چند نکته دربارهی قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
نحوه استفاده: این کلمه معمولاً در جملات بهصورت فعل استفاده میشود. مثلاً: "درِ خانه دروا شد."
ترکیب با قیدها: میتوان از قیدهای مختلف برای توصیف زمان یا حالت «دروا شدن» استفاده کرد. مثلاً: "به آرامی دروا شد."
نحوه صرف: در صورت نیاز به استفاده در زمانهای مختلف، باید به صرف فعلهای مربوطه توجه کنید. مثلاً: "دروا شد"، "دروا میشود"، "دروا خواهد شد."
توجه به سیاق جملات: استفاده از «دروا شدن» در جملات باید با توجه به سیاق و مفهوم کلی جمله انجام شود.
جایگزینی و هممعنیها: در برخی موارد ممکن است از واژههای دیگری مثل «باز شدن» نیز استفاده شود که در نظر داشته باشید که این واژهها ممکن است در برخی بافتها تفاوتهای معنایی داشته باشند.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و استفاده صحیح از این کلمه کمک کند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر