جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

dorud
greeting  |

درود

معنی: درود. [ دُ ] (مص مرخم ، اِمص )درو. درودن . بریدن زراعت . (از غیاث ). بریدن غله و علف . (از آنندراج ). درو کردن . (جهانگیری ). درو. درودن . درویدن . حصاد. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
ز ابر جودت ای بحر مقدس
درود کشت ما را قطره ای بس .
یحیی بن سیبک نیشابوری .
بدو گفت شاه این نه کار تو بود
پراکندن تخم و کشت و درود.
فردوسی .
چو بیگاه گازر بیامد ز رود
بدوگفت جفتش که هست این درود.
فردوسی .
اجل تیغ الماس آورده است
درود ترا داس پرورده است .
فردوسی (از جهانگیری ).
که بازاریان مایه دارند و سود
کدیور بود مرد کشت و درود.
اسدی .
درودش سمن برگ پیری ز بن
فکند از دهانش درخت سخن .
اسدی .
گر این جا بخش کرد آنجاش سود است
گر اینجا کشت کرد آنجا درود است .
ناصرخسرو.
چو دردانه باشد تمنای سود
کدیور درآید به کشت و درود.
نظامی .
بر خور از این مایه که سودش تراست
کشتنش او را و درودش تراست .
نظامی .
|| (اِ) خرمن و حاصل و محصول ملک . (ناظم الاطباء): مخیم ؛ گرد آورده شدن درودهای کشت . (از منتهی الارب ).
- کشت و درود ؛ زراعت و کشاورزی :
تا زنده ام مرا نیست جز مدح تو دگر کار
کشت و درودم این است خرمن همین و شد کار.
رودکی .
ز کابل برآید به خورشید دود
نه آباد ماند نه کشت و درود.
فردوسی .
ز کابل برآید به خورشید دود
نماند برین بوم کشت و درود.
فردوسی .
ز ایران پراکنده شد هر که بود
نماند اندر آن مرز کشت و درود.
فردوسی .
بر آن مرز کهسار بر هرچه بود
ز برگ درخت و ز کشت ودرود.
فردوسی .
زمینی که آبادهرگز نبود
برو بر ندیدند کشت و درود.
فردوسی .
ببردند بی مایه چیزی که بود
که نه گنجشان بُد نه کشت و درود.
فردوسی .
پرانبوه مردم یکی جای بود
همه بومشان باغ و کشت و درود.
اسدی
|| قطع کردن چوب . (از غیاث ). بریدن چوب . (از آنندراج ). بحارة. (دهار).
... ادامه
579 | 0
مترادف: 1- ثنا، دعا، ستايش 2- آفرين، تحيت، دعا، سلام 3- رحمت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن ماضیِ درودن، اسم مصدر)
مختصات: ( ~.) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: dorud
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 214
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
greeting | salute , hail , salutation , compliment , regard , hello
ترکی
merhaba
فرانسوی
bonjour
آلمانی
hallo
اسپانیایی
hola
ایتالیایی
ciao
عربی
تحية | ترحيب , أمنيات , سلام تحية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "درود" در زبان فارسی به معنای سلام و احوالپرسی است و معمولاً در متون ادبی و رسمی استفاده می‌شود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به کلمه "درود" اشاره می‌کنیم:

  1. فارسی‌نویسی: کلمه "درود" باید به درستی نوشته شود و از استفاده از اشکال نادرست (مانند "درود" با املای غلط) پرهیز شود.

  2. نشانه‌گذاری: معمولاً در آغاز جملات یا به عنوان یک عبارت مستقل می‌توان "درود" را به تنهایی به کار برد و در این حالت نیاز به علامت نگارشی خاصی ندارد. به عنوان مثال:

    • "درود بر شما!"
  3. استفاده در متن: "درود" می‌تواند در متن‌های رسمی، ادبی یا محاوره‌ای به کار رود. مثلاً:

    • "درود بر دوستان عزیزم، امیدوارم حال همگی خوب باشد."
  4. عنواءن و سلام: "درود" می‌تواند به عنوان یک عنوان در ابتدای نامه‌ها یا پیام‌ها نیز به کار رود:

    • "درود بر شما، امیدوارم این نامه شما را در بهترین حالت بیابد."
  5. استفاده در شعر: در ادبیات فارسی، "درود" به عنوان یک واژه ادبی نیز استفاده می‌شود و می‌تواند به زیبایی اشعار افزوده و حس مثبت و گرم را منتقل کند.

با رعایت این قواعد و استفاده صحیح از کلمه "درود"، می‌توانید ارتباطات خود را به صورت مؤثر و زیبا برقرار کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در ادامه چند مثال برای استفاده از کلمه "درود" در جملات آورده شده است:

  1. درود بر تمامی دوستانی که در این جلسه حضور دارند.
  2. هر بار که او را می‌بینم، با یک درود گرم به استقبالش می‌روم.
  3. درود بر تو که همیشه در کنارم بودی و حمایتم کردی.
  4. درود بر مردمی که برای آزادی و عدالت تلاش می‌کنند.
  5. هنگامی که وارد جمع شدم، با یک درود به همه سلام کردم.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، بفرمایید!


واژگان مرتبط: خوشامد، تبریکات، خوش آمد، احترام، احترام نظامی، سلام نظامی، سلام کردن، تگرگ، طوفان تگرگ، خوش باش، سلام برشما باد، تهنیت، تعارف، سلام اول نامه، تعریف، خوش ایند، توجه، نظر، باره، ملاحظه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری