جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: دژم گردیدن . [ دُ ژَ / دِ ژَ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) دژم گشتن . اندوهناک شدن . اندوهگین گشتن : من دژم گردم که با من دل دوتا کرده ست دوست خرم آن باشد که با او دوست دل یکتا کند. منوچهری . چرا نه مردم عاقل چنان زید که به عمر چو درد سر کندش مردمان دژم گردند. عسجدی . || تیره گشتن . زنگ زده شدن : زدودش [ آئینه را ] بدارو کزآن پس ز نم نگردد بزودی سیاه و دژم . فردوسی . || خشمناک شدن : وگر با تو گردد به چیزی دژم به پوزش گرای و مزن هیچ دم . فردوسی . و رجوع به دژم گشتن شود. they become the fortress يصبحون القلعة
کلمه "دژم" به معنای ناراحتی یا غم است و "گردیدن" به معنای تبدیل شدن یا تغییر شکل دادن. در ترکیب این دو واژه، میتوان گفت "دژم گردیدن" به معنای غمگین شدن یا به حالت ناراحتی رفتن است.
در مورد قواعد نگارشی و دستور زبان فارسی برای استفاده از این عبارت:
فعل و اسم: "دژم" یک اسم وصفی است و "گردیدن" یک فعل. به همین دلیل در جمله میتوان از آن به عنوان فعل حالت استفاده کرد. مثال: "او دژم گردید."
فعلهای حرکتی: "گردیدن" به عنوان یک فعل حرکتی در جمله میتواند به کار برود. به عنوان مثال: "زمانی که خبر بدی شنید، دژم گردید."
توافق زمان و شخص: مطمئن شوید که فعل با فاعل جمله همخوانی دارد. مثال: "او دژم گردید."، "ما دژم گردیدیم."
نقطهگذاری: در استفاده از جمله، باید به نقطهگذاری توجه کنید. مثلاً: "او دژم گردید؛ اما سعی کرد ابتکار عمل را به دست بگیرد."
به طور کلی، استفاده از "دژم گردیدن" در جملات، نیاز به توجه به ساختار دستوری و زمانشناسی دارد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر