جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

daf  |

دف ء

معنی: دف ء. [ دِف ْءْ ] (ع اِ) شدت گرما.(منتهی الارب ). نقیض شدت سرما. (از اقرب الموارد). ج ، أدفاء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || ناخوشی . (منتهی الارب ). || شیر و پشم و بچه ٔ ستور و مانند آن که نفع گیرند از وی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): و الانعام خلقها لکم فیها دف ء و منافع و منها تأکلون . (قرآن 5/16)؛ و انعام را برای شما آفرید که در آنها «دف ء» است و منافعی ، و از آنها می خورید. || آنچه بدان پوشش نمایند ازپشم و صوف و مانند آن . (منتهی الارب ). آنچه بدان گرم شوند از لباس و خیمه و بساط. (ترجمان القرآن جرجانی ). آنچه گرم کند از پشم و پشم شتر. (از اقرب الموارد). پشم ستور و مانند آن که از وی نفع یابند و گرم شوند در سرما. (یادداشت مرحوم دهخدا). || دهش . (منتهی الارب ). عطیه . (ذیل اقرب الموارد از لسان ). || پس برده ٔ دیوار. (منتهی الارب ). پس رده ٔ دیوار. (ناظم الاطباء). «کن » و پناهگاه دیوار. (از اقرب الموارد): اقعد فی دف ء هذا الحائط؛ در پناه این دیوار بنشین . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
... ادامه
413 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 84
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
daf
عربی
داف

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری