جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

daf '
excretion  |

دفع

معنی: دفع. [ دُ ف َ ] (ع اِ) ج ِ دُفعة.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دُفعة شود.
1257 | 0
مترادف: اخراج، پس زدن، پيش گيري، جلوگيري، دور كردن، راندن، رد، رفع، مدافعه، ممانعت، وازدن
متضاد: جذب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (دَ) [ ع . ] (مص م .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: daf'
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 154
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
excretion | expulsion , repulse , exclusion , repulsion , secretion , rebuff , rebuttal , ejectment , propulsion , repercussion , voidance , disposal
ترکی
imha etmek
فرانسوی
élimination
آلمانی
entsorgung
اسپانیایی
desecho
ایتالیایی
disposizione
عربی
إفراز | طرحا , إبراز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دفع" در زبان فارسی به معنای دفع کردن، از بین بردن یا جلوگیری از وقوع یک پدیده یا مورد نامطلوب استفاده می‌شود. در زیر به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. قید و فعل: "دفع" ممکن است به عنوان فعل (دفع کردن) یا اسم (دفع) به کار رود. در زمانی که به عنوان فعل استفاده می‌شود، معمولاً با حرف اضافه‌ای مانند "از" یا "به" همراه می‌شود:

    • دفع آفات از باغ
    • دفع خطر به وسیله اقدامات پیشگیرانه
  2. استفاده به عنوان اسم: در مواردی که "دفع" به عنوان اسم به کار می‌رود، معمولاً به انواع خاصی از عمل یا وضعیت اشاره دارد:

    • دفع بیماری
    • دفع بلایا
  3. ترکیبات: کلمه "دفع" ممکن است با سایر کلمات ترکیب شود و عبارات جدید ایجاد کند:

    • دفع اضطراب
    • دفع آلودگی
  4. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی و اداری، بهتر است از واژه‌های دقیق و واضح استفاده کنید. مثلاً به جای "دفع" به تنهایی، می‌توانید بگویید "دفع خطر" یا "دفع مشکل".
    • بهتر است در جملات چند بخشی که "دفع" به عنوان فعل به کار رفته، فعل و فاعل به وضوح مشخص باشند.
  5. سنخ‌شناسی: کلمه "دفع" می‌تواند با واژه‌هایی مانند "جلوگیری"، "مقابله" و "از بین بردن" هم‌معنی، اما با مفاهیم و استفاده‌های متفاوت باشد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "دفع" به شیوه‌ای صحیح و مؤثر در نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دفع" در جمله آورده شده است:

  1. دفع بلایای طبیعی: برای پیشگیری از خطرات، برنامه‌ای برای دفع بلایای طبیعی طراحی شده است.
  2. دفع آفات: کشاورزان از روش‌های مختلفی برای دفع آفات از مزارع خود استفاده می‌کنند.
  3. دفع خطرات: مهم است که در هنگام سفر، تدابیر لازم برای دفع خطرات احتمالی را رعایت کنیم.
  4. دفع درد: پزشک به من دارویی داد تا بتوانم درد را دفع کنم.
  5. دفع مواد زائد: بدن انسان به صورت خودکار اقدام به دفع مواد زائد می‌کند تا سالم بماند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: مدفوع، تبعید، حذف، راندگی، بیرون شدگی، پس زنی، محرومیت، استثناء، تنفر، دشمنی، عقب زنی، ترشح، تراوش، پنهان سازی، اختفا، ضربت متقابل و تند، تکذیب، عمل متقابل، طرد، دعوای استرداد، حق تصرف ملک و مطالبه خسارت، نیروی محرکه، عکس العمل، واکنش، انعکاس، باز گردانی، ابطال

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری