جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

deldār
sweetheart  |

دلدار

معنی: دلدار. [ دِ ] (نف مرکب ) دل دارنده . دارنده ٔ دل . از اسماء معشوق . (از آنندراج ). معشوق . محبوب . (ناظم الاطباء). دلبر. معشوقه :
نخواهی مر مرا با تو ستم نیست
چو من باشم مرا دلدار کم نیست .
(ویس و رامین ).
دلدار که خون ریزد یک موی نیازارد
دل نیز به یک مویش آزار نیندیشد.
خاقانی .
بس لابه که بنمودم و دلدار نپذرفت
صد بار فغان کردم و یک بار نپذرفت .
خاقانی .
زآن غمزه ٔ دودافکن آتش فکنی درمن
هم دل شکنی هم تن دلدار چنین خوشتر.
خاقانی .
همان معشوق زیبا یار او بود
بت شکرشکن دلدار او بود.
نظامی .
شگفت آید مرا گر یار من نیست
دلم چون برد اگر دلدار من نیست .
نظامی .
بخرم گر فروشد بخت بیدار
به صد ملک ختن یک موی دلدار.
نظامی .
نبودی زمان بی یار دلدار
وز آن اندیشه می پیچید چون مار.
نظامی .
درآمد گلرخی چون سرو آزاد
ز دلداران خسرو با دلی شاد.
نظامی .
تماشای گل و گلزار کردن
می لعل از کف دلدار خوردن .
نظامی .
که یارا دلبرا دلدار دلبند
توئی بر نیکوان شاه و خداوند.
نظامی .
چنان در کار آن دلدار دل بست
که از تیمار کار خویشتن رست .
نظامی .
مرا این رنج و این تیمار دیدن
ز دل باید نه از دلدار دیدن .
نظامی .
شفاعت کرد روزی شه به شاپور
که تا کی باشم از دلدار خود دور.
نظامی .
همان پندارم ای دلداردلسوز
که افتادم ز شبدیز اولین روز.
نظامی .
همان بهتر که با آن ماه دلدار
نهفته دوستی ورزم پریوار.
نظامی .
دردا که ز یک همدم آثارنمی بینم
دل بازنمی یابم دلدار نمی بینم .
عطار.
زلف تو که هم دلبر و هم دلدار است
هندو دزد است و پاسبانی داند.
کمال اسماعیل .
قافیه اندیشم و دلدار من
گویدم مندیش جز دیدار من .
مولوی .
دوستان باشند و دلداران ولیک
مهربان نشناسد الا واحدی .
سعدی .
زمین بوسیده ام بسیار و خدمت کرده ام اکنون
لب معشوقه می بوسم رخ دلدار می بینم .
سعدی .
بجز غلامی دلدار خویش سعدی را
زکار و بار جهان گر شهیست عار آید.
سعدی .
کارم چو زلف یار پریشان و درهم است
پشتم بسان ابروی دلدار پرخم است .
سعدی .
هرکه خواهد هرچه خواهد در حق من گو بگوی
ما نمی داریم دست از دامن دلدار خویش .
سعدی .
چو پیدا شد ز پشت پرده دلدار
یقین دلاله شد معزول از کار.
پوریای ولی .
گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم
ز جام وصل می نوشم ز باغ عیش گل چینم .
حافظ.
ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو
شاه راهیست که منزلگه دلدار منست .
حافظ.
عقل دیوانه شد آن سلسله ٔ مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست .
حافظ.
یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش .
حافظ.
زلف دلدار چو زنار همی فرماید
برو ای شیخ که شدبر تن ما خرقه حرام .
حافظ.
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد.
حافظ.
دل خرابی می کند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما.
حافظ.
حافظ دگر چه می طلبی از نعیم دهر
می می خوری و طره ٔ دلدار می کشی .
حافظ.
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده ٔ دلدار بیار.
حافظ.
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد.
حافظ.
مایه ٔ خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست .
حافظ.
- دلدارجویان ؛ در حال جستن دلدار :
منم دلخسته و از درد مویان
منم بیدل دل و دلدار جویان .
نظامی .
|| نگهدار دل . محافظ دل . مهربان . دلنواز. که دل کسان نگاهدارد و نرنجاند. عاشق ثابت قدم در عشق . دلنواز :
سرهنگ لطیف خوی دلدار
بهتر ز فقیه مردم آزار.
سعدی .
هم روز شود این شب هم باز شود این در
دلبر نه چنین ماند دلدار شود روزی .
؟ (از امثال و حکم دهخدا).
- دلدار گشتن ؛ نگهبان شدن . محافظ. گشتن . دلنواز شدن :
اگرصبرت بدل در یار گردد
ظفر آخر ترا دلدار گردد.
ناصرخسرو.
|| در تداول عامیانه ، شجاع . صاحب شجاعت . پردل . دلیر. (یادداشت مرحوم دهخدا). دلاور. باجرأت . بازهره . پرجرأت . شجاع . نترس . آدم پرتوان و پرتحمل . کسی که در برابر مصائب و مشکلات و حوادث سهمگین پایداری کند و از جای نرود. (از فرهنگ لغات عامیانه ). || (اصطلاح تصوف ) عالم شهود است ، یعنی مشاهده ٔ ذات حق . صفت باسطی . (کشاف اصطلاحات الفنون ). صفت باسطیت .
... ادامه
691 | 0
مترادف: جانان، دلارام، دلبر، دلداده، دلربا، دلستان، دلنواز، مترس، محبوب، محبوبه، معشوق، معشوقه، ول، يار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت فاعلی) [مجاز]
مختصات: ( ~.)(ص فا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: deldAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 239
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sweetheart | heart
ترکی
canım
فرانسوی
cher
آلمانی
liebling
اسپانیایی
estimado
ایتالیایی
caro
عربی
حبيبة | حبيب , الحبيبة , قرة العين , عشيقة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دلدار" در زبان فارسی به معنای کسی است که دل براجسته و محبتی خاص به او داریم. در ادامه، به برخی از قواعد نگارشی و فارسی مرتبط با این کلمه می‌پردازیم:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "دلدار" درست نوشته می‌شود و دو بخش "دل" و "دار" را به هم متصل می‌کند.

  2. جنس و تعداد: "دلدار" به معنای مفرد است و برای جمع آن می‌توان از "دلداران" استفاده کرد.

  3. ترکیب واژه: "دلدار" یک کلمه ترکیبی است که از دو بخش "دل" (به معنای قلب، احساس و عشق) و "دار" (به معنای داشتن) تشکیل شده است و به معنای "دارنده‌ی دل" و یا "کسی که صاحب دل‌هاست" می‌باشد.

  4. استفاده در جملات:

    • مثال: "او دلدار من است."
    • مثال: "دلداران این سرزمین همیشه در یاد خواهند ماند."
  5. قواعد نگارشی:

    • فاصله‌گذاری: قبل و بعد از "دلدار" باید به نکات نگارشی نظیر فاصله‌های صحیح و نقطه‌گذاری توجه کرد.
    • استفاده از نگارشی صحیح: در نوشته‌های ادبی و شعر، استفاده از کلمه "دلدار" می‌تواند به زیبایی متن کمک کند.
  6. کاربرد در شعر و ادبیات: "دلدار" یکی از واژه‌های محبوب نزد شاعران فارسی‌زبان است و معمولاً در اشعار عاشقانه به کار می‌رود.

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "دلدار" به درستی و با معنا و مفهوم مناسب در نگارش‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دلدار" در جمله ارائه می‌دهم:

  1. او همیشه با محبت و مهربانی، دلدار دل‌های تنها بود.
  2. شعری که در مورد دلدارش نوشت، احساسات عمیقش را به خوبی بیان می‌کرد.
  3. در شب‌های تاریک، تنها یاد دلدارش او را آرام می‌کرد.
  4. دلدارش در هر قدمی که برمی‌داشت، همراهش بود و او را تشویق می‌کرد.
  5. آغوش دلدارش برایش به معنای امنیت و آرامش بود.

اگر مثال‌های بیشتری می‌خواهید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری