having a nose |

دماغ داشتن

معنی: دماغ داشتن . [ دَ /دِ ت َ ] (مص مرکب ) مست و سرخوش بودن و حالت نشاط داشتن . (ناظم الاطباء). || حوصله و تحمل داشتن . طاقت و توان داشتن . (یادداشت مؤلف ) :
تو اگر دماغ داری گل نسبتی بکن بو
به ازین نچیده باشی گل باغ آشنایی .
ملا نسبتی (از آنندراج ).
دلم گرفته به حدی که میل باغ ندارم
به قدر آنکه بچینم گلی دماغ ندارم .
؟ (از یادداشت مؤلف ).
- دل و دماغ داشتن ؛ نشاط و حوصله داشتن . حال و حالت داشتن . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ کار نداشتن ؛ حال و حوصله ومیل کار نداشتن . (یادداشت مؤلف ).
- دماغ کسی نداشتن ؛ حوصله ٔ کسی را نداشتن . کسی را تحمل نکردن :
به هر کس نیست باشد روی آن حرف پریرو را
همین از ناز آن بدخو دماغ من نمی دارد.
راقم (از آنندراج ).

... ادامه

1141 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 1800

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

having a nose

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دماغ" در زبان فارسی به معنای بینی یا نوار باریکی از بافت درون سر است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با استفاده از "دماغ داشتن" می‌پردازیم:

۱. ساختار عبارت

عبارت "دماغ داشتن" به معنای داشتن بینی یا ویژگی‌های خاص مرتبط با بینی است. در جملات مختلف می‌توان به طرق مختلف از این عبارت استفاده کرد.

۲. استفاده از فعل

در استعمال این عبارت، فعل معمولاً به صورت "داشتن" به کار می‌رود:

مثال:
- «او دماغ بزرگ‌تری دارد.»

۳. توصیف ویژگی‌ها

می‌توان از صفت‌ها برای توصیف دماغ استفاده کرد:

مثال:
- «اون دماغ قلمی دارد.»
- «دماغ او زیبا و خوش‌فرم است.»

۴. جملات منفی

برای بیان جملات منفی باید از "نداشتن" استفاده کرد:

مثال:
- «او دماغ باریکی ندارد.»

۵. استفاده در محاوره

در محاوره ممکن است از اصطلاحات غیررسمی و slang نیز استفاده شود:

مثال:
- «این دختر دماغش خیلی قشنگه.»

۶. دقت در کاربرد

توجه داشته باشید که در استفاده از کلمه "دماغ" به معانی مختلف آن (مانند اصطلاحات خاص) نیز باید توجه کنید و در صورت نیاز به روشن‌سازی بیشتر، از زمینه استفاده کنید.

با رعایت این قواعد، می‌توان به درستی و به زیبایی از کلمه "دماغ" و ترکیب "دماغ داشتن" در جملات استفاده کرد.

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول