جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: راضی . (ع ص ) خشنودشونده . (آنندراج ). خشنود. (مهذب الاسماء) (دهار) (ناظم الاطباء).خوشدل و شادمان . خرسند. (ناظم الاطباء) : نبوی راضی گر ز آنکه امیرت خوانم من بدان راضی باشم که غلامم خوانی . منوچهری . چه رأی مرحوم القادر باللّه که خدای از وی راضی باد... ستاره ای بود درخشنده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310). اگر کم زنی هم بکم باش راضی که دل را به بیشی هوایی نیایی . خاقانی . راضیم از عشق تو گر بدلی راضی است لیک بر آن نیست او جمله بری میکند. خاقانی . نیک از بد مجوی و راضی باش که ز نیکان ترا بدی ناید. خاقانی . و گر خویش راضی نباشد ز خویش چو بیگانگانش براند ز پیش . سعدی (بوستان ). راضیم امروز به پیری چو یوز. سعدی (گلستان ). خدا از چنان بنده خرسند نیست که راضی بقسم خداوند نیست . سعدی . بر خلق خدا حکم چنان کن که اگر آن بر تو کند کسی که راضی باشی . آزرد اکبرآبادی (از ارمغان آصفی ). - از خودراضی ؛ آنکه از خویشتن خوشنود است . خودپسند. - ناراضی ؛ مقابل راضی بمعنای ناخشنود و ناخرسند. || بمجاز تسلیم . تن دردهنده . رضادهنده . حاضر باشنده : دیگر بقضاء او راضی ام .(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 341). معترف است در صورت نعمت باحسان او و راضی است در صورت بلیّت به آزمودن او. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 309). ناچار است راضی بودن برضا و قضاء خدای عزّ و جّل . (تاریخ بیهقی ). بیعت کردم بسیّد خود... بیعت فرمانبردار و پیرو بودن و راضی بودن . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315). - راضی برضا ؛ خشنود به آنچه خدا میخواهد. (ناظم الاطباء). رجوع به راض شود. || در تداول عامه ، متقاعد بودن . ایراد ندارنده : راضیم ، حرفی ندارم . || شادمان باشنده . || قانع. || مطمئن و خاطرجمع. || راغب . || مطیع؛ راضی برضای شما، مطیع و خرسند به اراده و میل شما. || لایق . || پسندیده . (ناظم الاطباء). 1- رضا، قانع، متقاعد
2- خرسند، خشنود
3- خوشدل ناراضي satisfied,happy,content,willing,acquiescent راض، مقتنع، رضي، راضي memnun satisfait befriedigt satisfecho soddisfatto
کلمه "راضی" در زبان فارسی به معنای خرسند، خوشنود یا قانع است و در جملات مختلف میتواند بهکار رود. برای استفاده صحیح از آن، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
جنس و عدد: "راضی" صفتی است که هم به صورت مذکر و مؤنث (راضی و راضیة) استفاده میشود. همچنین، این کلمه در حالت جمع به "راضیها" تغییر میکند.
موقعیتهای کاربردی:
بهعنوان صفت: "او از کارش راضی است."
بهعنوان فعل: "من از نتیجه راضیام."
جملات شرطی: در یک جمله شرطی میتوان از "راضی" استفاده کرد. بهعنوان مثال: "اگر بتوانم به تو کمک کنم، راضی خواهم بود."
قید و قاعدهنویسی: هنگام نگارش، بهتر است از کلمه "راضی" بهعنوان قید استفاده نکنید. بهطور مثال: "او را راضی نمیکند" بهجای "او را راضی نمیکند"، درست است.
مترادفها و متضادها:
مترادف: خرسند، خوشنود
متضاد: ناراضی
توجه به ساختار جمله: در جملاتی که "راضی" بهکار میرود، ساختار زبانی و نحوه چینش کلمات اهمیت دارد.
در نهایت، توجه به نکات نگارشی و قواعد زبان فارسی به درستی استفاده از این کلمه کمک خواهد کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "راضی" در جمله آوردهام:
بعد از تمام تلاشهایی که کردم، بالاخره از نتیجه کارم راضی هستم.
او به خاطر رفتار خوب دوستانش، بسیار راضی و خوشحال بود.
اگر مشتریان از خدمات ما راضی باشند، ما قطعاً موفق خواهیم بود.
با اینکه انتظار داشتم نمره بهتری بگیرم، اما از نمرهام راضی هستم.
والدینش از پیشرفت تحصیلی او بسیار راضی و خرسند شدند.