رایگان
licenseمعنی کلمه رایگان
معنی واژه رایگان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بادآورد، بلاعوض، مجاني، مفت، مفتكي | ||
انگلیسی | free, gratis, gratuitous | ||
عربی | حرر، فك، تخلص من، حل، حر، مجان، مطلق الحرية، مطلق، طليق، مطلق السراح، معافى، متفرغ، متحرر من، خالص مصفى، متمتع بحقوق المواطن، معفى من، غير خاضع ل، مطلق غير مقيد، سالك، مجانيا، بحرية | ||
ترکی | Özgür | ||
فرانسوی | gratuit | ||
آلمانی | frei | ||
اسپانیایی | gratis | ||
ایتالیایی | gratuito | ||
مرتبط | مجانی، رها، عاری، ازاد، مختار، بیخود | ||
واژه | رایگان | ||
معادل ابجد | 282 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | rāy[e]gān | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | (یِ) (ص مر.) | ||
آواشناسی | rAyegAn | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی رایگان | ||
پخش صوت |
رایگان . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجیلو از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان ، واقع در 18هزارگزی شمال باختری کبودرآهنگ و چهارهزارگزی شمال باختری راه شوسه ٔ همدان به تهران . این دیه در جلگه قرار گرفته و آب و هوای آن مالاریایی سردسیر است . سکنه ٔ رایگان 650 تن میباشد. آب آن از چشمه و قنات تأمین میگردد. محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات و انگور، و پیشه ٔ مردم کشاورزی و گله داری ، و صنایع دستی زنان قالی بافی است .این ده شامل دو قسمت است که رایگان بالا و رایگان پائین نامیده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
بادآورد، بلاعوض، مجاني، مفت، مفتكي
free, gratis, gratuitous
حرر، فك، تخلص من، حل، حر، مجان، مطلق الحرية، مطلق، طليق، مطلق السراح، معافى، متفرغ، متحرر من، خالص مصفى، متمتع بحقوق المواطن، معفى من، غير خاضع ل، مطلق غير مقيد، سالك، مجانيا، بحرية
Özgür
gratuit
frei
gratis
gratuito
مجانی، رها، عاری، ازاد، مختار، بیخود