جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

re(a)dā
red  |

ردا

معنی: ردا. [رِ ] (از ع ، اِ) مخفف رداء. بالاپوش و عبا و خرقه . (ناظم الاطباء). آنچه روی لباس ها پوشند همچون جبه و عباءة (عباء). (از اقرب الموارد). چادر و هر لباسی که همه ٔ بدن را بپوشاند. (ناظم الاطباء). چادر که بر دوش گیرند. (غیاث اللغات از منتخب اللغات ) :
بشک آمد بر شاخ درختان
گسترد رداهای طیلسان .
ابوالعباس .
و ایشان همه ازار و ردا پوشند. (حدود العالم ).
چو ما صد هزاران فدای تو باد
خرد ز آفرینش ردای تو باد.
فردوسی .
ردازیر پیروز افکند و گفت
که ما نیزه و تیغ داریم جفت .
فردوسی .
که حال بزرگان فدای تو باد
جوانی و شاهی ردای تو باد.
فردوسی .
مبارزی است ردا کرده سیمگون زرهی
مبارزی که سلاحش مخالب و چنگال .
فرخی .
از دانه ٔ انگور بسازید حنوطم
وز برگ رز سبز ردا و کفن من .
منوچهری .
جبه ای داشت [ حسنک ] حبری رنگ ... و دراعه ای و ردایی سخت پاکیزه . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 18).
بر پشت فکنده چون عروسان
زربفت ردای پرنیانی .
ناصرخسرو.
به محشر ببوسند هارون و موسی
ردای علی و آستین محمد.
ناصرخسرو.
در ره دین جامه ٔ طاعت بپوش
طاعت خوش نعمت نیکو رداست .
ناصرخسرو.
وز مال شاه و میر چو نومید شد دلم
زی اهل طیلسان و عمامه و ردا شدم .
ناصرخسرو.
بر این بلند منبر با بانگ قال و قیل
از بهر طیلسان و عمامه و ردا شده ست .
ناصرخسرو.
طیلسان و ردا کمال بود
کیسه و صره اصل مال بود.
سنایی .
طیلسان موسی و نعلین هارونت چه سود
چون بزیر یک ردا فرعون داری صد هزار.
سنایی .
در گوش زمانه حلقه ٔ حکم
بر دوش جهان ردای فرمان .
خاقانی .
دهر از سر محمد یحیی ردا فکند
گردون ز فرق دولت سنجر کلاه برد.
خاقانی .
ردای زهد در صحرا بینداخت
لباس کفر پوشیده درآمد.
عطار.
اینجای مقام کم زنان است
تو مرد ردا و طیلسانی .
عطار.
اندیست که اسباب وی آسان ندهد دست
سرمایه ٔ تزویر عصایی و ردایی .
صائب .
که ردای دعای استسقاست
می کنندش به طیلسان احبار.
نظام قاری .
طیلسان صوفی ارمک بود از بندقیش
وزگلیم عسلی نیز ردایی دارد.
نظام قاری .
ارتداء؛ ردا برافکندن خویشتن را. (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). اضطباع ؛ ردا بر دوش چپ افکندن چنانکه دوش راست برهنه بود و چپ پوشیده . ردا بر دوش چپ افکندن . تردیة؛ ردا برافکندن کسی را. (تاج المصادر بیهقی ). تعطف ؛ ردا برافکندن . (تاج المصادر بیهقی ). || شال و پارچه ای که علما و مشایخ بر گردن خود بندند. (از شعوری ج 2 ص 17).
... ادامه
1340 | 0
مترادف: بالاپوش، جبه، خرقه، طيلسان، لباده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: رِداء] [قدیمی]
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: redA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 205
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
red
ترکی
elbise
فرانسوی
peignoir
آلمانی
kleid
اسپانیایی
túnica
ایتالیایی
vestaglia
عربی
أحمر | محمر , شيوعي , قرمزي , اللون الأحمر , صبغ أحمر , خمر , السياسي الأحمر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «ردا» در زبان فارسی به معنای نوعی پوشش یا لباس بلند است و معمولاً در متون ادبی و تاریخی به‌کار می‌رود. در اینجا قواعد نگارشی و نکات مربوط به استفاده از این کلمه را بررسی می‌کنیم:

قواعد نگارشی:

  1. تهیه صحیح:

    • «ردا» به عنوان یک اسم، به درستی نوشته می‌شود و نیازی به تغییر یا افزودن علامت خاصی ندارد.
  2. جنسیت و تعداد:

    • «ردا» یک اسم مذکر است و به صورت مفرد استفاده می‌شود. در صورتی که بخواهید به جمع آن اشاره کنید، می‌توانید از «رداها» استفاده کنید.
  3. نحو:

    • «ردا» می‌تواند به‌عنوان فاعل، مفعول یاComplement در جملات به کار رود.
    • مثال: «ردای او زیبا بود.» (فاعل)
    • مثال: «او ردا را پوشید.» (مفعول)
  4. حرف اضافه:

    • برای نشان دادن وابستگی یا مکان می‌توان از حرف اضافه استفاده کرد.
    • مثال: «ردای درویش را بر دوش دارد.»
  5. تاکید و مجاز:
    • در متون بلاغی ممکن است از این کلمه به شکل مجازی نیز استفاده شود. مثل «ردای شب» که می‌تواند به معنای تاریکی یا شب باشد.

نکات ادبی:

  • استفاده در شعر:

    • کلمه «ردا» در شعر فارسی به دلیل زیبایی خاص خود، به‌طور مکرر استفاده می‌شود.
    • نمونه: در شعرهایی که به توصیف عاشق یا معشوق می‌پردازند، «ردا» می‌تواند نشان‌دهنده نرمش و زیبایی باشد.
  • مثال‌های ادبی:
    • می‌توانید برای آشنایی بیشتر با نحوه استفاده از این کلمه، به اشعار یا نثرهای ادبی مراجعه کنید که در آن‌ها «ردا» به کار رفته است.

با رعایت این قواعد و نکات، می‌توانید به درستی از کلمه «ردا» در نوشته‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "ردا" در جمله‌ها آورده‌ام:

  1. او در مراسم عروسی، رداي سفيد زیبایی به تن داشت.
  2. در هنرهای اسلامی، رداها به عنوان نماد ارزش‌های معنوی استفاده می‌شوند.
  3. معلم کلاس، همیشه رداي زیبا و خاصی می‌پوشید که نظر همه را جلب می‌کرد.
  4. در فصل سرما، او رداي بزرگ و گرمی به تن می‌کند تا خود را از سرما محافظت کند.
  5. رداي این شخصیت تاریخی در کتاب‌های تاریخی به خوبی توصیف شده است.

اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری