جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "ردم" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی بسته به سیاق جمله و نحوه استفادهاش داشته باشد. اما اگر منظور شما بررسی قواعد و نکات نگارشی خاص مرتبط با این کلمه است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
استخدام در جملات: کلمه "ردم" به معنای "رد کردن" یا "مردم" استفاده میشود. در جملات باید دقت کرد که این کلمه در متن به درستی جایابی شود.
مثال: "او به راحتی ردم کرد."
نکات علامتگذاری: در مواقعی که از "ردم" در جملات سوالی یا تعجبی استفاده میشود، استفاده از علامتگذاری صحیح حائز اهمیت است.
مثال: "چرا او ردم کرد؟"
هماهنگی با دیگر اجزا: در ساختار جملات، باید دقت کرد که "ردم" با فاعل و مفعول جملات همخوانی داشته باشد.
مثال: "مردم به خاطر شرایط بد اقتصادی ردم شدند."
استفاده از کلمات معادل: در مواقعی میتوانید برای تنوع در نوشتار یا گویش، از کلمات معادل استفاده کنید.
مثال: به جای "ردم" میتوانید از "عدم توجه" یا "نپذیرفتن" استفاده کنید.
اگر به دنبال نکته خاصی درباره "ردم" هستید، لطفاً بفرمایید تا بیشتر کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او به راحتی از بین جمعیت رد شد و هیچکس متوجه نشد.
باران شروع به باریدن کرد و من به سرعت از زیر درخت رد شدم تا خیس نشوم.
وقتی به ایستگاه اتوبوس رسیدم، متوجه شدم که اتوبوس قبلی از جلوی من رد شده و رفته است.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: رد، طرد، عدم پذیرش، ردی، وازنی، مردود سازی، عبور، گذر، گذرگاه، راه، گدوک، امتناع، استنکاف، روگردانی، اباء، سر پیچی، انکار، تکذیب، حاشا، اثر، مقدار کم، نشان، طرح، رد پا، دفع، ضربت متقابل و تند، عمل متقابل، پس زنی، حق رد، رای مخالف، منع، نشانه مخالفت، مذمت، تقبیح، عدم تصویب، بی میلی، ابطال، دلیل رد، تناقض، تضاد، مغایرت، مخالفت، ضد گویی، چشم پوشی، کف نفس، فداکاری، رقابت، مرافعه، مناظره، بحی، سرزنش، استثنا، استثناء، اعتراض