جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
405
اطلاعات بیشتر واژه
واژه ریش
معادل ابجد 510
تعداد حروف 3
تلفظ riš
نقش دستوری اسم
ترکیب (بن مضارعِ ریشیدن) [قدیمی]
مختصات (اِ.)
آواشناسی riS
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر ریش
پخش صوت

ریش . (ع اِ) پر مرغ . ج ، اَریاش ، ریاش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (دهار). پر مرغ و زینت آن . در مرغ به منزله ٔ موی در دیگر جانوران است . یکی آن ریشة. ج ، ریاش ، اریاش . (از اقرب الموارد). پر مرغ . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 54) (برهان ) (غیاث اللغات ). پر طیور. (مخزن الادویة) :
بدان مرغ ماند که بر شخص او
پر و ریش بسیار و او لاغر است .
سعدی .
رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی شود. || ارزانی . خیر. (ناظم الاطباء). ارزانی . (آنندراج ). خصب . (اقرب الموارد). || حالت نیکو. (ناظم الاطباء). || جامه و لباس پاکیزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جامه ٔ فاخر. (از اقرب الموارد). || مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تفسیر ابوالفتوح رازی ). || جمال . (تفسیر ابوالفتوح رازی ). || معاش ، گویند: اعطاه ماءة بریشها؛ داد او را صد شتر با لباس و ساز و سامان آن . او لأن الملوک کانوا اذا حبوا حباء جعلوا فی اَسنمة الابل ریش النعامة لیعرف انه حباء الملک . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). معاش . (آنندراج ).
- ذات الریش ؛ گیاهی مانند قیصوم . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
1- جراحت، خستگي، زخم، والانه 2- لحيه، محاسن
beard,whisker,ulcer,barb,sore
لحية
sakal
barbe
bart
barba
barba

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ریش" در زبان فارسی به معنای موی صورت در ناحیه چانه و گونه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در نگارش و استفاده از این کلمه، برخی نکات و قواعد خاص وجود دارد:

  1. هجی صحیح: کلمه "ریش" با "ر" شروع می‌شود و به "ش" ختم می‌شود. در نوشتن این کلمه، باید به حرف‌های ظاهری دقت کرد.

  2. مفرد و جمع: "ریش" به صورت مفرد است و جمع آن "ریش‌ها" می‌باشد. در نوشتن جمع، حتماً باید "ها" به انتهای کلمه افزوده شود.

  3. کاربردهای مختلف:

    • می‌توان از "ریش" به عنوان اسم استفاده کرد (مثلاً: او ریش بلندی دارد).
    • در برخی اصطلاحات و ترکیبات، مثلاً "ریش سفید" (که به معنای فرد با تجربه یا سالخورده است) نیز به کار می‌رود.
  4. علامت‌گذاری و نگارشی:

    • در جملات، اگر کلمه "ریش" در وسط جمله بیاید، باید به قواعد نگارشی مانند استفاده از ویرگول و نقطه توجه شود.
    • همچنین در نگارش رسمی، رعایت قواعد زبانی و دقت در معنی و کاربرد حروف اضافه ضروری است.
  5. توجه به تفاوت‌های لهجه‌ای: در برخی مناطق، ممکن است تلفظ یا نوشتار این کلمه با تفاوت‌هایی مواجه شود.

در مجموع، برای استفاده درست و نگارش صحیح کلمه "ریش"، باید به مفهوم، قواعد جمع و مفرد، و نگارش صحیح توجه شود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی