جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زرگری . [ زَ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل زرگر. صیاغت . (فرهنگ فارسی معین ). شغل و حرفه ٔ زرگر. (ناظم الاطباء). صوغ . صیاغت . کار زرگر. عمل زرگر. (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا) : پیری مرا به زرگری افکند ای شگفت بی کاه و دود زردم و همواره سرف سرف . کسائی . تو زردهی به زائر و خورشید زر کند چون نام زردهی نبود نام زرگری . فرخی . مگر فراق ترا پیشه زرگری بوده ست که کرد دو رخ من زردفام وزراندود. فرخی . به روزگار خزان زرگری کند شب و روز به روزگار بهاران کندت رنگرزی . منوچهری . به رغم شمس فلک زرگری چنان آموخت که هرچه شمس فلک جمع کرد بپراکند. سوزنی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || (اِ مرکب ) دکان زرگر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). - جنگ زرگری ؛ در تداول ، جنگ ظاهری . نزاع صوری برای فریفتن دیگران . (فرهنگ فارسی معین ). جنگی ساختگی و دروغین میان دو تن فریفتن سومی را. جنگ خرفروشان . جنگ دروغین برای اغفال دیگری . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا). - زبان زرگری ؛ زبانی است غیرمعمول که دو کس با هم قرار دهند تا چون با یکدیگر سخن گویند، دیگران نفهمند. در این زبان ، عادت بر آن است که حرفی مخصوص را در همه ٔ کلمات تبدیل بحرف دیگر (مخصوصاً ز) کنند. (فرهنگ فارسی معین ). goldsmith, smith, jeweller, zargari صائغ، صائغ الذهب، goldsmith kuyumcu orfèvre goldschmied orfebre orafo زرگر، طلا ساز، اهنکر، فلزکار، جواهر فروش، جواهر ساز، جواهری، گوهر فروش
کلمه «زرگری» به معنی حرفه یا شغل مرتبط با طلا و جواهرات است. در نگارش و استفاده صحیح از آن، چند نکته وجود دارد:
نقطهگذاری: اگر کلمه در وسط جمله باشد، از آن به درستی استفاده کنید و به قوانین نقطهگذاری توجه کنید. به عنوان مثال: «او در زرگری مهارت دارد.»
استفاده تعدادی: در صورت نیاز به اشاره به گروهی از افراد یا تعداد، میتوان گفت «زرگرها» برای چند نفر.
تلفظ صحیح: مفاهیم و واژهها باید در مکالمات به صورت درست و واضح تلفظ شوند.
ترکیبها: در صورت ترکیب با دیگر واژهها، مانند «هنر زرگری» یا «سالن زرگری»، توجه به قواعد زبان فارسی مهم است.
ایستادگی در برابر کلمات غیرفارسی: در برخی موارد، واژههای غیرفارسی مانند «جواهرسازی» ممکن است در مکالمات استفاده شود، که باید تلاش کرد از واژههای فارسی مانند «زرگری» بیشتر استفاده کنیم.
اگر سوال خاصی درباره کاربرد یا نگارش این کلمه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر چند مثال برای کلمه "زرگری" آوردهام:
هنر زرگری در ایران به تاریخ بسیار کهنی برمیگردد و بسیاری از هنرمندان در این زمینه فعالیت میکنند.
او به عنوان یک زرگر ماهر شناخته میشود و آثارش همیشه طرفداران زیادی دارد.
در بازار، مغازههای زیادی وجود دارند که به هنر زرگری و فروش طلا و جواهرات مشغول هستند.
زرگری یکی از رشتههای هنری است که نیازمند دقت و ظرافت بالایی میباشد.
در نمایشگاه هنرهای دستی، میتوان نمونههایی از زرگری معاصر را مشاهده کرد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر