license
98
1667
100
معنی کلمه سپردن معنی واژه سپردن
معنی:
سپردن . [ س ُ پ ُدَ ] (مص ) به انتها رسانیدن و تمام کردن . (غیاث ).مترادف 1- سفارش كردن، توصيه كردن
2- تسليم كردن، تفويض كردن
3- به امانت دادن
4- محول كردن، تحويل دادن، واگذار كردن
5- طي كردن، درنورديدن
6- پايمال كردن، لگدكوب كردنانگلیسی deposit, entrust, consign, commit, intrust, depute, surrender, award, confide, reposit, deliveryعربی الوديعة، تأمين، رواسب، ترسب، عربون مقدم، طبقة، ركاز معادن، تراكم طبيعى، دفع تأمين، دفع عربون، حقل، ودع فى مصرف، أقر، رسب، خلف، استقر، إيداعترکی devretmekفرانسوی remettreآلمانی aushändigenاسپانیایی entregarایتالیایی devolvereمرتبط گذاشتن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن، واگذار کردن، بامانت سپردن، تسلیم کردن، امانت گذاردن، ارسال کردن، مرتکب شدن، اعزام داشتن برای، متعهدبانجامامری نمودن، نمایندگی دادن به، نمایندگی کردن، تسلیم شدن، رها کردن، تحویل دادن، اعطا کردن، اعتماد داشتن به، محرمانه گفتن، اطمینان کردن، ودیعه گذاردن، جابجا کردن
مترادف:
1- سفارش كردن، توصيه كردن
2- تسليم كردن، تفويض كردن
3- به امانت دادن
4- محول كردن، تحويل دادن، واگذار كردن
5- طي كردن، درنورديدن
6- پايمال كردن، لگدكوب كردن
ترکیب:
(مصدر متعدی) [قدیمی]
مختصات:
( ~ .) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
316
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
deposit | entrust , consign , commit , intrust , depute , surrender , award , confide , reposit , delivery
عربی
الوديعة | تأمين , رواسب , ترسب , عربون مقدم , طبقة , ركاز معادن , تراكم طبيعى , دفع تأمين , دفع عربون , حقل , ودع فى مصرف , أقر , رسب , خلف , استقر , إيداع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «سپردن» به معنی واگذار کردن یا تسلیم کردن است و در زبان فارسی قواعد و نکاتی برای استفاده و نگارش آن وجود دارد:
صرف فعل: «سپردن» یک فعل است و به شکلهای مختلفی صرف میشود. برای مثال:
من سپردم
تو سپردی
او سپرد
ما سپردیم
شما سپردید
آنها سپردند
قید و مفعول: این فعل معمولاً به مفعولی نیاز دارد. مثلاً:
من کتاب را به دوستام سپردم.
او راز را به من سپرد.
استفاده از حرف اضافه: بهطور معمول، کلمه «به» قبل از مفعول (شخص یا شیء که کار سپردن به او انجام میشود) میآید:
من کارم را به او سپردم.
او مسئولیت را به شرکت سپرد.
مشتقات: از «سپردن» مشتقات مختلفی نیز وجود دارد، مانند «سپردگی» که به معنای وضعیت سپرده شدن است.
ترکیبها: کلمه «سپردن» میتواند در ترکیب با دیگر کلمات نیز به کار برود، مانند:
سپردن یک مسئولیت
سپردن وکیل برای انجام یک کار قانونی
این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از کلمه «سپردن» در جملات فارسی کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من کتابم را به دوستام سپردم تا چند روز دیگر آن را به من برگرداند.
او تصمیم گرفت که مسئولیت پروژه را به همکاری که بیشتر تجربه داشت، سپردن.
ما برنامه سفر را به آژانس مسافرتی سپردیم تا همه جزئیات را هماهنگ کند.
لغتنامه دهخدا واژگان مرتبط: گذاشتن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن، واگذار کردن، بامانت سپردن، تسلیم کردن، امانت گذاردن، ارسال کردن، مرتکب شدن، اعزام داشتن برای، متعهدبانجامامری نمودن، نمایندگی دادن به، نمایندگی کردن، تسلیم شدن، رها کردن، تحویل دادن، اعطا کردن، اعتماد داشتن به، محرمانه گفتن، اطمینان کردن، ودیعه گذاردن، جابجا کردن